اتاق شگفتیها
ژولین ساندرل
کتاب اتاق شگفتیها نوشتهی ژولین ساندرل، رمانی احساسی و دلنشین است که به سرعت پس از انتشار به یکی از پرفروشترین کتابهای سال ۲۰۱۸ در فرانسه تبدیل شد. این رمان داستان تکاندهندهی تلما و لوئیز، مادر و پسری که با هم زندگی میکنند، را روایت میکند.
درباره نویسنده:
ژولین ساندرل (Julien Sandrel) نویسندهای فرانسوی است که در سال ۱۹۸۰ در فرانسه متولد شد. او بیشتر به دلیل رمان پرفروش خود، "اتاق شگفتیها" (La Chambre des Merveilles)، شناخته میشود که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و در بیش از ۲۰ کشور ترجمه شده است. ساندرل قبل از آغاز حرفه نویسندگی در حوزه بازاریابی و ارتباطات فعالیت میکرد. آثار او معمولاً ترکیبی از داستانهای احساسی، امیدبخش و الهامبخش هستند. او با آثار خود توانسته مخاطبان زیادی را در سطح بینالمللی جذب کند.
ویژگیهای کتاب:
۱. داستانی الهامبخش و احساسی: داستان با لحظات تلخ و شیرین، امید و تلاش برای غلبه بر چالشها همراه است و خواننده را با خود به دنیایی پر از احساسات میبرد.
۲. شخصیتپردازی قوی:شخصیتهای اصلی، بهویژه مادر و پسر، بهخوبی پرداخته شدهاند و ارتباط عمیق میان آنها یکی از نقاط قوت کتاب است.
۳. پیام مثبت و انگیزشی:کتاب به ما یادآوری میکند که زندگی کوتاه و ارزشمند است و باید از هر لحظه آن نهایت استفاده را برد. همچنین، نقش خانواده و اهمیت عشق و حمایت متقابل در مواجهه با سختیها از پیامهای کلیدی این اثر است.
۴. موضوعی مرتبط با رؤیاها و تحقق آنها:محور اصلی داستان درباره رؤیاهای ناتمام یک نوجوان است و اینکه چگونه عشق و امید میتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. این موضوع بهشدت الهامبخش است و مخاطب را به فکر فرو میبرد.
محتوای کتاب:
تلما، زنی شاغل و پر مشغله است که وقت زیادی برای گذراندن با پسر دوازده سالهاش، لوئیز، ندارد. یک روز حادثهای ناگوار رخ میدهد و لوئیز به کما میرود. تلما در اوج ناامیدی و در اتاق پسرش، لیستی از آرزوهای او را پیدا میکند. در این لحظه، تلما تصمیم میگیرد برای نجات پسرش، تمام آرزوهای او را یکی یکی محقق کند. حتی اگر این آرزوها به نظر غیرممکن و عجیب باشند.
بخشی از متن کتاب:
«دو دندهٔ ترکخورده و یک پای شکسته. شکستگی باز نبود. به من گفته بودند که تنها تحرک نداشتن کافی خواهد بود و من بلافاصله، در جواب پرسیده بودم که این تحرک نداشتن وقتی که او نمیتواند جستوخیز کند، چه معنایی دارد. پرستار از آن نگاههای پرمعنا به من انداخت و طبعاً، این شوخی بیجایی بود، درآمده از دهان مادری نگران. مادری بودم گیج و سرگردان، درمانده و غصهدار. نمیدانم. تمام اینها غیرواقعی به نظر میآمد. این چیزی جز یه کابوس نیست، تلما. تو از خواب بیدار میشی و لویی رو کنارت میبینی که یه حلقه از موهاش روی چشمهای سیاهش افتاده، چشمهایی که از بین تمام مژههاش، خنده میباره».
در مجموع،این کتاب برای همه کسانی که به داستانهای احساسی، خانوادگی و ماجراجویی علاقه دارند، مناسب است. همچنین، این کتاب میتواند برای افرادی که در شرایط سخت قرار دارند، منبعی برای الهام و امید باشد.اگر به دنبال کتابی هستید که شما را به دنیایی از احساسات ببرد و به شما یادآوری کند که عشق قویترین نیروی دنیاست، کتاب اتاق شگفتیها انتخاب بسیار خوبی است.