پشت ابرهای سیاه
دلآرا دشتبهشت
کتاب «پشت ابرهای سیاه» اثر دلآرا دشتبهشت است که توسط انتشارات شقایق منتشر شده است. این رمان که داستان زندگی دختری بهنام غزاله و رویاروییاش با سرنوشتش است، در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسید و تاکنون به چاپ دوم رسیده است.
دربارهٔ نویسنده:
دل آرا دشت بهشت متولد سال ۱۳۶۹، نویسنده معاصر ایرانی است. او با نام اصلی سوسن قابی، از سال ۸۹، در فضای مجازی، نوشتههایش را به اشتراک میگذارد و تاکنون بیش از بیست رمان فایلشده و چاپی دارد. او در سال ۹۴ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر است. در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش بازاریابی تا مقطع ارشد تحصیل کرده و در چند سال اخیر، مدرک کاردانی زبانوادبیات انگلیسی را نیز کسب کرده است.
ویژگیهای کتاب:
● این کتاب در ژانر عاشقانه و اجتماعی قرار دارد.
● داستان به بررسی روابط انسانی و پیچیدگیهای احساسی شخصیتها میپردازد.
● کتاب ترکیبی از احساسات عاشقانه و درگیریهای درونی شخصیتهاست که با توجه به موقعیتهای اجتماعی و چالشهای عاطفی آنها شکل میگیرد.
● یکی از اصلیترین موضوعات در این رمان، کینهورزی و آشتی است که در قالب رابطهی دو شخصیت اصلی که در گذشته با یکدیگر اختلافاتی داشتند، شکل میگیرد.
محتوای کتاب:
«پشت ابرهای سیاه» داستان دختری به نام غزاله است که پس از مرگ پدرش، هدایت رمضانی، با مشکلات مالی و عاطفی مواجه میشود. آقای شیخی، دوست پدرش، به عنوان حامی وارد زندگی غزاله میشود و سعی میکند او را از کینهای که نسبت به رئیس پدرش، کیانمهر عابدی، دارد، دور کند. با این حال، بازگشت کیانمهر به زندگی غزاله، خاطرات تلخ گذشته را زنده میکند و او را با چالشهای جدیدی روبهرو میسازد.
بخشی از متن کتاب:
"به آبدارخونه رفتم و یه فنجون قهوه برای خودم درست کردم و در حالی که سعی میکردم فکرم رو مشغول کنم، پشت میزم نشستم و نوشیدمش.فنجون قهوهام که تهش چند قطره مونده بود رو در دستم چرخوندم و خواستم از شکلهای نامفهوم تهش سر در بیارم، اما جز چند تا خط و گردی بیمعنی چیزی نبود. بیحوصله گذاشتمش روی میز و به سمت شیشهٔ سراسری اتاقم رفتم. لعنتی!...
چرا صدام نمیزدن؟ این انتظار داشت من رو از پا در میآورد. استرس منتظر موندن برای من، از استرس روبرو شدن، هزار برابر بدتره. ضربهای که به در اتاق خورد باعث شد از دعوای کارگرهای ساختمون روبرویی چشم بردارم.
- خانم رمضانی آقای رئیس گفتن برین به سالن کنفرانس.
سرم رو تکون دادم، قلبم ریتم گرفته و تپشش شدیدتر شد. فکر کنم اشتباه میکردم! استرس روبرو شدن قویتر بود."
کتاب «پشت ابرهای سیاه» داستانی است عاشقانه و اجتماعی که به چالشهای درونی شخصیتها و روابط پیچیده آنها میپردازد. نویسنده در این رمان تلاش کرده است تا خواننده را درگیر کشمکشهای عاطفی شخصیتها کرده و از آنها درسهای عمیق انسانی بیاموزد. این کتاب بهویژه برای علاقهمندان به رمانهای با ابعاد اجتماعی و روانشناختی جذاب است.