خانه
کاربر
سبد خرید
گرگ باران دیده
این کتاب مخصوص شما چاپ می شود.

گرگ باران دیده

برند: شقایق
  • نویسنده:سارا رایگان
  • گرگ باران دیده|تحریر 70|دیجیتال تک رنگ|شومیز
    قابل خرید
    465,000 تومان
    آماده‌سازی و تحویل به پست: 3 روزکاری
    معرفی کتاب

    گرگ باران دیده

    سارا رایگان

    کتاب «گرگ باران‌دیده» نخستین رمان سارا رایگان است که توسط انتشارات شقایق منتشر شده است. این کتاب داستان پیچیده‌ای از روابط انسانی را به تصویر می‌کشد.

    درباره نویسنده:

    سارا رایگان، نویسنده ایرانی متولد ۱۳۷۳، دانش‌آموخته رشته حقوق در مقطع کارشناسی و نقاش رنگ روغن است. او نوشتن را از سن ۱۲ سالگی آغاز کرده و تاکنون چندین اثر منتشر کرده است. از دیگر آثار او می‌توان به رمان «عشق و انکار» اشاره کرد.

    ویژگی‌های کتاب:

    ●رمان «گرگ باران دیده» به موضوعاتی مانند انتقام، عشق و نفرت، خانواده و روابط آن، گذشته و تأثیر آن بر زندگی و فریب و ریا می‌پردازد.

    ● قلم روان نویسنده و تعلیق موجود در داستان، جدا شدن از کتاب را برای خواننده دشوار می‌کند.

    ● این رمان تصویری از انسان‌های خاکستری ارائه می‌دهد که نه کاملاً خوب هستند و نه کاملاً بد. 

    محتوای کتاب:

    این رمان داستان زندگی جوانی به نام آلفا را روایت می‌کند که از لندن به ایران بازمی‌گردد. آلفا کینه‌ای عمیق از بهزادی در دل دارد و قصد دارد از او انتقام بگیرد. به همین منظور، وارد خانه‌ی بهزاد می‌شود و از دختران او برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کند.

    رمان «گرگ باران دیده» داستان پیچیده‌ای از روابط انسانی را به تصویر می‌کشد. آلفا که زخم‌خورده‌ی گذشته است، تمام تلاش خود را برای انتقام از بهزاد به کار می‌گیرد. اما در این مسیر با چالش‌های زیادی روبرو می‌شود و مجبور می‌شود با گذشته‌ی خود روبرو شود.

    بخشی از متن کتاب:

    "هما به شوق و اشتیاق کودکش لبخندی عمیق زد. فردا اولین روز مهدش بود و برای پسرکش که در حصار خانه اسیر بود آن محیط رنگارنگ و هم‌سالانی که دنیای پاکی داشتند هیجان‌برانگیز بود. پرده حریر سفید پنجره سالن را تا انتها کشید و به سمتش رفت. کنار میز زانو زد و دستی به صورت سفید و تپلش کشید. دیدن چشم‌هایش آه عمیقی از گلویش بلند کرد. مدادرنگی‌ها را مرتب داخل جامدادی چید.

    مامان روزی که رفتیم برای ثبت نام گفتی بابام مرده، اگه بچه‌ها بدونن مسخره‌ام می‌کنن.

    از سر افکنده و حسرت پسرش اشک به چشمش دوید. دست زیر چانه‌اش گذاشت و سرش را بلند کرد. پسرش داشت بزرگ می‌شد و با حقیقت‌های تلخ دنیای مادرش روبه‌رو می‌شد.

    تو بهترین بابای دنیا رو داشتی، اگه بود خیلی خوشحال می‌شد که پسرش داره می‌ره مهد.

    آدرین تراش را داخل جامدادی گذاشت و گفت:

    من از اینکه بابا ندارم ناراحت نیستم، اگه اونم مثل بابا بهزاد که تو رو دوست نداره من رو دوست نداشت خیلی بد می‌شد."

    این رمان برای علاقه‌مندان به داستان‌های عاشقانه و هیجان‌انگیز توصیه می‌شود.

    مشخصات کتاب
    شماره ویرایش1
    زبانفارسی
    شماره چاپ1
    نوع صحافیشومیز (مقوایی) با چسب گرم
    نوع چاپ متندیجیتال تک رنگ
    تعداد صفحه632
    طول220
    قطعرقعي(L:210mm x W:140mm)
    عرض145
    شابک978-964-216-193-5
    نوع کاغذتحریر (سفید)
    نوع جلدگلاسه مقوا 250 گرم
    عوامل
    نویسنده