گوتولمامیش
محمد بیرانوند
رمان «گوتولمامیش» از محمد بیرانوند، که نامش ریشه در زبان لری دارد، داستانی پرکشش و تأمل‌برانگیز را روایت می‌کند که در سال‌های اخیر توجه مخاطبان ادبیات داستانی را به خود جلب کرده است. این کتاب، شرحی است از روزمرگی‌ها، تلخی‌ها و امیدهای جوانی که در جامعه‌ای پر از تکرار و ناامیدی، به دنبال معنایی برای زندگی می‌گردد. فضای کتاب، فضایی است پر از دغدغه‌های اجتماعی، تنهایی و جست‌وجوی هویت. نویسنده با زبانی صریح و گاه تلخ، به مسائلی مانند تکرار روزها، بی‌تفاوتی جامعه و تلاش برای رهایی از روزمرگی می‌پردازد.
این کتاب با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و منتقدان ادبی روبه‌رو شده است. بسیاری از منتقدان، زبان و لحن صمیمی، شخصیت‌پردازی قوی و پرداختن به موضوعات اجتماعی را از نقاط قوت این رمان دانسته‌اند. همچنین، این کتاب به نوعی شرح کلافگی و بی‌قراری‌های راوی است که انگار نمی‌تواند راهی برای برآورده کردن خواسته‌هایش پیدا کند. این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های معاصر ایرانی پیشنهاد می‌شود.
درباره نویسنده:
محمد بیرانوند (متولد 1377) نویسنده جوان و معاصر ایرانی است که با رمان «گوتولمامیش» به شهرت رسید. او در آثار خود به دغدغه‌های نسل جوان، مانند تنهایی، جست‌وجوی هویت و مسائل اجتماعی می‌پردازد. بیرانوند با زبانی صریح و گاه تلخ، واقعیت‌های زندگی را به تصویر می‌کشد و در آثار خود به دنبال معنایی برای زندگی در جامعه‌ای پر از تکرار و ناامیدی است.
ویژگی‌های کتاب:
- نقد اجتماعی
- زبانی ساده و روان
- درگیری با هویت فردی و جمعی
- داستانی چندلایه
- شخصیت‌پردازی قوی
محتوای کتاب:
کتاب «گوتولمامیش» از محمد بیرانوند، داستانی پیچیده و چندلایه است که به بررسی روابط انسانی و هویت فردی در جامعه ایران می‌پردازد. داستان حول محور شخصیت‌هایی می‌چرخد که در تلاش برای یافتن جایگاه خود در جامعه‌ای در حال تغییر هستند. این افراد در تقابل با مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار دارند که باعث ایجاد بحران‌های هویتی و اجتماعی برای آنها می‌شود. نویسنده از طریق این شخصیت‌ها، به نقد برخی از مسائل اجتماعی و فرهنگی می‌پردازد و پرسش‌هایی درباره هویت فردی و جمعی مطرح می‌کند.
محتوای کتاب در کنار داستان‌پردازی جذاب، به عمق مشکلات اجتماعی و فردی می‌پردازد و تلاش دارد تا تصویری از وضعیت انسان‌ها در جامعه معاصر ایران به دست دهد. «گوتولمامیش» نه‌تنها داستانی از دنیای شخصیت‌هاست بلکه به‌نوعی انعکاس‌دهنده چالش‌های واقعی افراد در دنیای معاصر است، که در آن بحران‌های هویتی و اجتماعی به‌طور جدی مطرح می‌شود.
بخشی از متن کتاب:
«سازنده نقاب قطعا بیشتر از کلاشینکف جان آدم ها را گرفته و بزرگترین ظلم را به بشریت کرده است. هر چند ممکن است که قصد اولیه تنها اجرا در یک نمایش و بازیگری چند ساعته باشد ولی مردم جنبه منفی آن را یاد گرفتند و نقاب را به صورت زدند و در خیابان ها راه افتادند و مطابق فرهنگ مد هر کسی را هم که نقاب نداشت مسخره میکردند. و در نهایت به او بازیگری با نقاب را یاد میدادند و جامعه را بیشتر از قبل سرد و بی روح کردند. حتی بعضی ها به حیوانات خانگی، سگ و گربه هم نقاب میزنند تا آنها را هم همرنگ خودشان کنند. امان از دست این آدمها که هر چیز قشنگی را خراب می کنند.»
درمجموع، رمان «گوتولمامیش» از محمد بیرانوند، قصه جوانی است در جامعه‌ای پر از تکرار و ناامیدی. نویسنده در این کتاب، با زبانی صریح و لحنی صمیمی، دغدغه‌های نسل جوان را به تصویر می‌کشد و به مسائلی مانند تنهایی، جست‌وجوی هویت و تلاش برای رهایی از روزمرگی می‌پردازد.
