یکشنبه نحس
میثم ضیائی
کتاب «یکشنبه نحس» داستان دو مرد به نامهای تیلر و متیو را روایت میکند که با هدف کاهش جرم و جنایت، به احضار ارواح میپردازند. تیلر، افسر جنایی، و متیو، متخصص احضار روح، آپارتمانی را اجاره و هر یکشنبهشب، جلسات احضار روح برگزار میکنند تا از این طریق، به حل پروندههای جنایی کمک کنند.
در یکی از این جلسات، روح زنی مرموز ظاهر میشود و با نوشتن عبارت «من هستم»، ماجرایی هولناک و پر از تعلیق را برای آنها رقم میزند. این کتاب، با فضایی دلهرهآور و ترکیبی جذاب از ژانرهای جنایی و ماورایی، مخاطب را تا آخرین صفحه با خود همراه میکند.
درباره نویسنده:
میثم ضیائی (متولد 1360) نویسنده ایرانی است که در ادبیات معاصر با آثار خود شناخته میشود. او با استفاده از نثری ساده و روان به تحلیل مسائل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی میپردازد. رمان «یکشنبه نحس» یکی از برجستهترین آثار اوست که تأثیر زیادی بر ادبیات معاصر ایران گذاشته است. ضیائی در داستانهای خود به بررسی چالشهای فردی و اجتماعی میپردازد و شخصیتهایی پیچیده و واقعی خلق میکند که با مشکلات روزمره زندگی در جامعه مدرن دستوپنجه نرم میکنند.
ویژگیهای کتاب:
- شخصیتپردازی عمیق
- نثر ساده و روان
- پرداختن به مسائل اجتماعی و روانشناختی
- فضاسازی مؤثر
- تأثیرات فلسفی و فرهنگی
محتوای کتاب:
این کتاب، داستان تیلر، افسر جنایی، و متیو، متخصص احضار روح، را روایت میکند. آنها با هدف کاهش جرم و جنایت، آپارتمانی را اجاره کرده و هر یکشنبه شب به احضار روح میپردازند. در یکی از این جلسات، روح زنی ظاهر شده و با نوشتن عبارت «من هستم» بر روی کاغذ، ماجرایی ترسناک را برای آنها رقم میزند.
بخشی از متن کتاب:
«باورش نمیشد. ردپا، ردپا، کف زمین، روی میز، در آشپزخانه، روی میز بار، همهجا رد پا بود. نفسش در سینه حبس شده بود و جرأت بیرون دادنش را نداشت. حالا با داشتن دو پرونده و اتفاقات عجیب، ترسناک و غیرقابل باور خانه اجارهایاش خیلی درگیر و گرفتار شد. برنامهاش خیلی شلوغ و مدیریت و رسیدگی به همه برایش سخت شده بود. گویی شبحی با تن و پای خیس با حالتی عصبی و روانپریشانه روی تمام سطح خانه راه رفته بود. با خودش فکر کرد شاید بتواند یکشنبه اگر سرنخی از مجرم و مظنون این دو پرونده نتوانست گیر بیاورد، از این روح عصبی و خیس کمک بگیرد. جریانات ظهر به بعد، حسابی کلافه و عصبیاش کرده بود. حتی حوصلهی این را نداشت که ردپاها را پاک کند. در را بست و بلافاصله به خانهاش رفت. با اِولین قهوه و شام خورد، گپ زد و درنهایت خسته و بیانرژی خودش را روی تختش ولو کرد. بلافاصله انگار که یک قرص خوابآور خورده باشد، خروپفش بلند شد.»
درمجموع، «یکشنبه نحس» داستان دو مرد، افسر پلیس و متخصص احضار روحی است که برای حل پروندههای جنایی به دنیای ارواح پناه میبرند. جلسات احضار روح آنها با ظهور روحی مرموز و نوشتن عبارت «من هستم»، به مسیری ترسناک و پر از تعلیق کشیده میشود. این کتاب، با ترکیبی از ژانرهای جنایی و ماورایی، تجربهای دلهرهآور و هیجانانگیز را برای مخاطب رقم میزند.