کلوخانداز را پاداش سنگ است
ویلیام شکسپیر
«کلوخانداز را پاداش سنگ است» از ویلیام شکسپیر، نمایشنامهای پیچیده در ژانر کمدی سیاه است. داستان در شهر وین رخ میدهد، جایی که دوک، قدرت را به معاونش آنجلو میسپارد. آنجلو قوانین سختگیرانهای وضع میکند که به محکومیت کلودیو و تلاش خواهرش ایزابلا برای نجات او منجر میشود. آنجلو در ازای آزادی کلودیو، خواستهای غیراخلاقی از ایزابلا میکند.
این نمایشنامه به مضامین عمیق اخلاقی مانند عدالت، ریاکاری، قدرت و بخشش میپردازد. شخصیتهای پیچیده، ساختار نمایشی منحصربهفرد و استفاده از طنز، از ویژگیهای بارز آن است. آنجلو و ایزابلا نماد تضادهای اخلاقی جامعه هستند. این اثر را علاءالدین پازارگادی به فارسی ترجمه کرده است.
درباره نویسنده:
ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس نامدار انگلیسی، در سال 1564 متولد و در سال 1616 درگذشت. او بهعنوان بزرگترین نویسنده زبان انگلیسی و یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان تاریخ شناخته میشود. زندگی او با ابهاماتی همراه است، اما مشخص است که در استراتفورد متولد شد، در مدرسه گرامر تحصیل کرد و در سال 1582 ازدواج نمود. پس از ازدواج، شکسپیر به لندن رفت و در تماشاخانه به عنوان بازیگر و نمایشنامهنویس فعالیت کرد. او با گروه بازیگری مردان لرد چمبرلین همکاری داشت و نمایشنامههای متعددی نوشت که با استقبال فراوان مواجه شدند.
شکسپیر آثار بینظیری در قالب نمایشنامه و شعر خلق کرد که تا به امروز مورد تحسین و مطالعه قرار میگیرند. او در 23 آوریل 1616 در 52سالگی درگذشت و در کلیسای مقدس ترینیتی به خاک سپرده شد. میراث او در ادبیات انگلیسی و جهانی بهعنوان نمادی از نبوغ و خلاقیت جاودانه است.
ویژگیهای کتاب:
- مضامین اخلاقی پیچیده
- شخصیتپردازی قوی
- استفاده از عنصر طنز
- ساختار نمایشی منحصربهفرد
- زبان غنی و شاعرانه
- مضمون قضاوت و بخشش
- نگاه انتقادی به قدرت
محتوای کتاب:
در شهر وین، دوک وینسنتیو به طور ناگهانی قدرت را به معاون خود، آنجلو، میسپارد و شهر را ترک میکند. آنجلو، با هدف مبارزه با فساد اخلاقی، قوانین سختگیرانهای وضع میکند. کلودیو، مرد جوانی که به جرم باردارکردن نامزدش محکوم به اعدام شده، قربانی این قوانین میشود. خواهر او، ایزابلا، که راهبهای تازهکار است، برای نجات جان برادرش نزد آنجلو میرود. آنجلو، که شیفتهی زیبایی و معصومیت ایزابلا شده، در ازای آزادی برادرش، خواستهی غیراخلاقی خود را مطرح میکند و ایزابلا را در دوراهی دشواری قرار میدهد.
در این میان، دوک وینسنتیو به طور مخفیانه و در لباس مبدل راهب به شهر بازمیگردد و شاهد اتفاقات است. او تصمیم میگیرد برای برقراری عدالت مداخله کند. با همکاری ایزابلا، نقشهای طراحی میکند تا ریاکاری آنجلو را آشکار کند و عدالت را به شهر بازگرداند. دوک با زیرکی و تدبیر، توطئه آنجلو را خنثی میکند و او را به سزای اعمالش میرساند.
درمجموع، نمایشنامه «کلوخانداز را پاداش سنگ است» اثری است که تضادهای اخلاقی را در جامعه به تصویر میکشد و به مخاطب میآموزد که قدرت، اگر در دست افراد نااهل قرار گیرد، میتواند به فساد و ظلم منجر شود. این نمایشنامه، با طرح پرسشهای اساسی در مورد عدالت و بخشش، مخاطب را به تفکر در مورد ارزشهای اخلاقی دعوت میکند و تأکید دارد که ریاکاری و دورویی، سرانجام برملا خواهد شد.