انتشارات اریش منتشر کرد: وقتی درازو بیرون آمد، چشمهایش از شدت گریه گُلِ سرخ انداخته بود. شکسته شده و دور لبهایش چروک افتاده و خط پیشانی¬اش عمیق شده بود. یک¬راست از پشت غسالخانه به خزینه رفت. با شلوار خونین به آب پرید و چند دقیقه زیر آب ماند. میخواست که از آب بالا نیاید. اندیشۀ مرگ به جانش افتاده بود. بخش دیگری از کتاب: ناخدا در اتاقک تنوری خرما را در نان داغی که بوی مایۀ ورآمده از آن برمی خاست لقمه کرد و با یک نفس قورت داد. سلوا چای را در لیوان ریخت و نعلبکی را روی آن قرار داد و مشغول تنورزنی شد. ناخدا رخشنده را در سرابِ داغی دید که از تنور برمی خاست و شعلهور بود. پستان هاش چون نار به تنش می درخشید. تازه زاییده بود و شُرشُر شیر بر نوک سینهاش آبشار بود. ناخدا دست برد و نزدیکتر شد. کورسو شده بود و هرچه پنجه می انداخت سراب محو میشد. همان طور که لقمه در دهان داشت و بزاقش خشکیده بود، احساس خفگی میکرد. سلوا گفت: «بُوا داری توی کوره میافتی، برو عقب! چه ت شده؟ چای را دنبالش بده، نفس بگیری». ناخدا به خود آمد و عقب کشید. رمان بیسه اثر نائله یوسفی - فضای رمان ادبیات روستایی در دهه 1320 است رمان بیشتر مضمون اجتماعی و اقتصادی دارد. تمرکز روی رفتار شخصیت ها و منفعت طلبی در روستایی است که هرکس به فکر بالا کشیدن خود از هر منبعی است. ایده و فضای رمان در دهه ی 1320 هست اما رمان تاریخی نیست که بخواهم وقایع تاریخ را توصیف کنم در خلال نوشته ها جاهایی از طریق رادیو اشاره شده است. همچنین درباره نوجوانانی است که در جنوب آینده ای برای خود نمی بینند و هر کدام به سرگردانی و پریشانی دچارند. چاپ نخست ۱۳۹۹، ۳۱۲ صفحه، قطع رقعی، ۶۰ هزار تومان ارسال به سراسر کشور