خدا و زمان
ناتالیا دنگ
کتاب «خدا و زمان» (اصل انگلیسی: God and Time) تألیف ناتالیا دِنگ و ترجمه محمدابراهیم مقصودی است که در سال ۱۴۰۲ شمسی توسط نشر سروش منتشر شده است. این اثر از مجموعهی «بنمایههای فلسفه دین» است.
درباره نویسنده:
ناتالیا دنگ (Natalja Deng) متولد ۱۹۸۷ میلادی است. وی دانشیار فلسفه در دانشگاه یونسی کره جنوبی است و هماکنون ریاست انجمن فلسفه زمان را بر عهده دارد. دِنگ دکترای خود را از دانشگاه آکسفورد گرفته است و زمینههای پژوهشی او متافیزیک زمان و فلسفه دین میباشد.
ویژگیهای کتاب:
● بررسی دقیق مفهوم «ابدیت» و رابطه آن با خداوند، به ویژه در دیدگاههای دینی غربی مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام.
● مقایسه دو دیدگاه عمده در فلسفه دین: فرازمانگرایی (atemporalism) و زمانگرایی (temporalism) و بررسی استدلالهای موافق و مخالف هر کدام.
● ارائه پیشزمینه متافیزیکی لازم (مفاهیمی مثل زمان، پایداری، چگونگی رابطه مفاهیم زمان و رخدادها) قبل از ورود به بحث خدا و زمان.
محتوای کتاب:
کتاب با طرح پرسش بنیادین «ابدیت خدا به چه معناست؟» آغاز میکند و پس از توضیح مفاهیم لازم متافیزیکی مانند چیستی زمان، پایداری اشیاء (persistence) و نظریههای الف-زمان (A-) و ب-زمان (B-theories)، وارد بحث درباره امکان یا عدم امکان بودن خدا فراتر از زمان (خارج از زمان بودن خدا) و نیز نظریهی خدا در زمان میشود. نویسنده استدلالهای موافق و مخالف هر دو جدال را به صورتی منصفانه بررسی میکند، و در نهایت خواننده را به تأمل درباره رابطه میان باور دینی به خداوند و مفاهیم زمان، تغییر و انتقال رویدادها در تجربه انسان دعوت میکند.
مخاطبان کتاب:
این کتاب برای کسانی مناسب است که به فلسفه دین علاقهمندند، به خصوص دانشجویان رشتههای فلسفه، الهیات، متافیزیک یا ادیان. همچنین برای آن دسته از خوانندگان عمومی که میخواهند مفاهیم عمیق مانند زمان و ابدیت و نسبت آنها با خداوند را بشناسند، اثری قابل فهم و روشنگر است. کسانی که پرسشهایی در تقاطع عقل، تجربه دینی و مفاهیم فلسفی دارند، مخاطبان اصلی این کتابند.
کتاب خدا و زمان اثر ناتالیا دِنگ، با ترجمه محمدابراهیم مقصودی، اثر ارزشمندی است در زمینه فلسفه دین که مسائل دشوار درباره رابطه خدا و زمان را با دقت و وضوح مطرح میکند. این کتاب هم به دلیل پرسشهای بنیادیناش و هم به دلیل تعادلی که میان دیدگاههای مختلف فلسفی برقرار میکند، خواننده را به تأمل و بازنگری باورهای دینی یا فلسفیاش وا میدارد. اگر بخواهیم یک نکته قوت برجسته آن را ذکر کنیم، توانمندیاش در سادهتر کردن مفاهیم پیچیده برای خوانندگان غیرمتخصص است؛ البته در بخشهایی ممکن است خوانندگان حرفهای فلسفه بخواهند تحلیلهای عمیقتر یا مطالعات موردی بیشتری، اما در مجموع این اثر به عنوان یک مقدمه پُرمایه و بهدور از تکسویهگرایی شناخته میشود.