کتاب هوپاتیا نوشته سندی دونوان، رمان تاریخیای است که زندگی و مرگ هوپاتیا، ریاضیدان، ستارهشناس، فیلسوف و نویسنده یونانی-مصری را در قرن چهارم میلادی روایت میکند. کتاب در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و برنده جایزه ملی کتاب نیویورک تایمز در بخش داستانی شد.
داستان کتاب با روایت دوران کودکی هوپاتیا آغاز میشود. او که در خانوادهای ادیب و دانشمند به دنیا آمده، از همان کودکی علاقه زیادی به علوم و ریاضیات نشان میدهد. پدرش، تئون، یکی از برجستهترین ریاضیدانان و ستارهشناسان زمان خود است و هوپاتیا زیر نظر او آموزش میبیند. هوپاتیا به سرعت پیشرفت میکند و به یکی از دانشمندان برجسته اسکندریه تبدیل میشود. او در زمینههای مختلفی از جمله ریاضیات، نجوم، فلسفه و فیزیک فعالیت میکند و آثار ارزشمندی از خود به جا میگذارد.
هوپاتیا به دلیل دانش و خردش، محبوبیت زیادی در میان مردم اسکندریه دارد. او به عنوان یک زن دانشمند و فعال، نماد آزادی اندیشه و برابری زنان و مردان در آن زمان محسوب میشود. این موضوع باعث میشود که او مورد مخالفت گروههای مذهبی و سیاسی قرار بگیرد. او تنها زن مشهوری بود که در اسکندریه میزیست آن هم زمانی که از زنان فقط ازدواج و زاییدن توقع میرفت. او به هیچ یک از اینها تن در نداد. او به جای این که بیصدا در خانه بنشیند، روزهایش را به تدریس، مطالعه و یا قدم زدن در مجامع عمومی و شرکت در مباحث مردانه مثل فلسفه، علوم و دین گذراند.
در نهایت، هوپاتیا در سال ۴۱۵ میلادی به دست گروهی از مسیحیان افراطی به قتل میرسد. مرگ او نقطه عطفی در تاریخ علم و فرهنگ غرب محسوب میشود و نشاندهنده سرکوب آزادی اندیشه توسط قدرتهای مذهبی و سیاسی است.
کتاب هوپاتیا روایتی جذاب و خواندنی از زندگی یکی از زنان برجسته تاریخ است. این کتاب علاوه بر جنبه تاریخی، دارای مضامین عمیق اجتماعی و سیاسی نیز هست. کتاب هوپاتیا میتواند به مخاطبان خود کمک کند تا دیدگاه عمیقتری نسبت به تاریخ و فرهنگ غرب داشته باشند.