بعد از پایان جنگ جهانی اول، چرچیل از جمله کسانی بود که خطر مسلح شدن مجدد آلمان را به مردم کشورش هشدار داد، اما کسی این هشدار را جدی نگرفت. هر چند رویدادها درستی ادعای او را ثابت کرد، اما این امر او را راضی نکرد. در آن زمان بریتانیای کبیر به راهبری نیاز داشت چرا که جنگ جهانی دوم در راه بود. چرچیل سه روز بعد از اینکه به مقام نخست وزیری انگلستان رسید در سال ۱۹۴۰ خطابه معروفش را ایراد کرد. او به جای آنکه نگران باشد، آرامش خاصی در چهرهاش هویدا بود. چرچیل بارها از مرگ رهیده بود و همیشه باور داشت دلیل زنده ماندنش آن است که سرنوشت بزرگی در انتظار اوست. این تقدیر بزرگ چیزی نبود جز رهبری مقتدرانه بریتانیای کبیر توسط او در جنگ جهانی دوم. چرچیل میگفت: «به نظرم میآمد که دارم بر اساس تقدیر پیش میروم و تمام گذشته را محض آمادگی برای این زمان و این آزمون زیسته ام».
کتاب وینستون چرچیل اثر برندا هاوگن، زندگی و دوران پرفراز و نشیب این سیاستمدار برجسته بریتانیایی را برای کودکان و نوجوانان به تصویر میکشد. این کتاب به عنوان بخشی از مجموعه شخصیتهای تاثیرگذار منتشر شده است. کتاب با شرح مختصری از دوران کودکی و نوجوانی چرچیل آغاز میشود. سپس به تحصیلات او، ورودش به دنیای سیاست، نقش او در جنگ جهانی دوم و نخست وزیری او اشاره میکند. سامرویل به طور مفصل به نقش چرچیل در رهبری بریتانیا در طول جنگ جهانی دوم و مقابله با آلمان نازی میپردازد. سپس تاثیرات چرچیل بر تاریخ بریتانیا و جهان بیان میکند.
کتاب "وینستون چرچیل" اثر برندا هاوگن، منبعی مفید و جذاب برای آشنایی کودکان و نوجوانان با این سیاستمدار برجسته و نقش او در تاریخ معاصر است.