نفرین سانی بروک
کارا توماس
کتاب «نفرین سانی بروک» (The Cheerleaders)، اثر پرفروش نویسنده آمریکایی، کارا توماس، رمانی است در ژانر معمایی و هیجانانگیز برای نوجوانان و جوانان که توسط انتشارات کولهپشتی به فارسی ترجمه و منتشر شده است. داستان حول محور سلسلهای از حوادث دلخراش میگردد که طی پنج سال، جامعه کوچک شهر سانی بروک را تحت تأثیر قرار داده است. این حوادث شوم که شامل تصادف مرگبار دو عضو تیم «چیرلیدر» (تشویقکنندگان)، قتل دو نفر دیگر و خودکشی خواهر شخصیت اصلی داستان است، باعث انحلال این گروه محبوب در دبیرستان میشود و سایهای از غم و تردید را بر شهر میاندازد.
درباره نویسنده:
کارا توماس (متولد ۲۱ مارس ۱۹۹۰)، نویسندهای آمریکایی است که عمدتاً در زمینه رمانهای بزرگسالان جوان (Young Adult) و همچنین به عنوان نویسنده تلویزیونی فعالیت میکند. او در لانگ آیلند، نیویورک بزرگ شد و مدرک خود را در رشته زبان انگلیسی از دانشگاه استونی بروک دریافت کرد. توماس به ویژه برای رمانهای معمایی و هیجانانگیزش شناخته شده است و خود را فردی "معتاد" به داستانهای جنایی توصیف میکند که این علاقه عمیقاً در آثار او مشهود است. از دیگر آثار برجسته او میتوان به «تاریکترین گوشهها» (The Darkest Corners) و «هیولاهای کوچک» (Little Monsters) اشاره کرد که همگی از تمهای معمایی و رازآلود بهره میبرند.
شخصیت اصلی داستان، مونیکا، پنج سال پس از این وقایع، همچنان در تلاش است تا با فقدان خواهرش، جِن، کنار بیاید و گذشته را فراموش کند. اما تصمیم دبیرستان برای برگزاری یک یادبود در گرامیداشت چیرلیدرهای درگذشته، زخمهای کهنه مونیکا را باز میکند. در همین زمان، مونیکا با کشف نامههایی مرموز در کشوی میز پدرخواندهاش، یک گوشی موبایل قدیمی که متعلق به خواهرش است، و یک دوستی عجیب و جدید، متوجه میشود که شاید حوادث پنج سال قبل آنگونه که به نظر میرسیدهاند، تمام نشده باشند.
«نفرین سانی بروک» فراتر از یک معمای صرف، به بررسی تمهای عمیقی چون سوگ و فقدان، رازهای خانوادگی پنهان، روابط پیچیده نوجوانان، و فشار اجتماعی حاکم در یک شهر کوچک میپردازد. فضای داستان، سنگین و مملو از تعلیق است، جایی که هر کس رازی برای پنهان کردن دارد و اعتماد به افراد بسیار دشوار میشود. راوی با ظرافت، حال و هوای یک جامعه ظاهراً آرام که زیر پوست آن، توطئهها و حقایق تلخی نهفته، را به تصویر میکشد.
کارا توماس در این رمان از سبکی روان و پرکشش استفاده کرده که خواننده را تا انتها با خود همراه میسازد. ساختار داستان شامل روایت حال مونیکا است که به تدریج با فلشبکهایی از گذشته و همچنین نوشتههای خواهرش، جِن، تکمیل میشود. این ساختار دوگانه به درک عمیقتر شخصیتها و زوایای پنهان حوادث کمک میکند و لایههای مختلف داستان را به تدریج آشکار میسازد. حس عدم اطمینان و جستجوی مداوم مونیکا برای حقیقت، موتور محرک داستان است.
محور اصلی داستان، تلاش مونیکا برای کشف این حقیقت است که آیا مرگهای متعدد در سانی بروک، صرفاً تصادفاتی جداگانه بودهاند یا اینکه توطئهای بزرگتر و شیطانی پشت همهی آنها وجود داشته که تا کنون مخفی مانده است. این رمان به ما یادآوری میکند که گاهی اوقات، بزرگترین خطرات از جایی نشئت میگیرند که انتظارش را نداریم و کسانی که بیشترین اطلاعات را دارند، همانهایی هستند که سکوت میکنند. هیجان مداوم و پیچشهای غیرمنتظره، این کتاب را به اثری جذاب و مورد توجه خوانندگان رمانهای جنایی-معمایی تبدیل کرده است.

