مدلسازی در اقتصادسنجی با مفهوم «رگرسیون» آغاز شده است. رگرسیون به ساده ترین عبارت یعنی میانگین شرطی متغیر. بدست آوردن یک سری از میانگین های شرطی برای یک متغیر نیازمند پیش فرض هایی است. این مجموعه از پیش فرض ها یکجا در متن «مدل رگرسیون خطی کلاسیک نرمال» مطرح شده است. یکی از پیش فرض ها در این مدل عدم وجود خودهمبستگی است. خودهمبستگی یعنی وابستگی بین جمله های اختلال بصورت نطری یا جمله های خطا بصورت عملی. وجود خودهمبستگی در داده های سری زمانی با توجه به مجاورت های زمانی قابل توجیه بوده استت: برای مثال، تولید ناخالص داخلی امسال به تولیدناخالص داخلی پارسال وابسته است و این میتواند موجب مشکل خودهمبستگی گردد. رفع این مشکل خود نیازمند پیش فرض های دیگری شده است. برای برآورد مدل بجای استفاده از روش حداقل مربعات معمولی از روش های دیگر مانند حداقل مربعات تکراری (کوکران-ارکات) استفاده شده است. اینگونه مدلسازی خودهمبستگی بصورت معمول در داده های سری زمانی متداول بوده است. در داده های مقطعی مجاورت ها یا فاصله های جعرافیایی یا نسبت های فامیلی و آشنایی قابل توجیه بوده است. متداولترین مثال در این زمینه در داده های مربوط به بودجه خانوارها و مشکل جشم-همجشمی بوده است که با توجه به آن هزینه یک خانوار ممکن است تحت تاثیر هزینه خانوار دیگر قرار گیرد. وجود خودهمبستگی در داده های مقطعی موجب شکل گیری اقتصادسنجی فضایی شده است که در آن وجود خودهمبستگی بویژه در داده های مقطعی مدلسازی شده است.