فرآيند نيمهجامد با تحقيق در MIT روي رفتار ويسكوزيتهی آلياژهای قلع- سرب در حین انجماد آغاز شد كه توسط اسپنسر، محرابيان و فلمينگ در سال 1972 منتشر شد. هدف اصلي، آزمايش تنش برشي ساختارهای نيمه جامد با مشاهدهای بر جنبهی مكانيزمهای پارگي داغ در آلياژهای انجمادي بود، ولي يافت شد كه فرآیند برش به طور مشخص ريز ساختار را تغيير ميدهد که تغيير مورفولوژي دندريتي جامد به حالت كرويتر، تقریبا افت زیادی در تنش برشي و ويسكوزيته را سبب ميشود. اين پديده مشابه تيگزوتروپي است که در علوم سراميك و پليمر به خوبی شناخته شده است، ولي تاکنون در سيستم های فلزی مشاهده نشده است. اين كشف در MIT مطالعه ی عميق تيگزوتروپي در آلياژها را آغاز كرد و فهم اين كه آلياژهای نيمه جامد همزده شده مثلا میتواند در ریخته گری تحت فشار به قالبهایی با مزاياي ویژه تزریق گردد: كنترل بیشتر جريان ويسكوزيته به این معنی که هوای كمتری در ريختهگري محبوس شود و نیز دانه های هم محور ريزتر تشکیل شده در انجماد، هردو به خواص مكانيكي بهتر منتج میشود. كارهاي انجام شده در 40 سال اخير در صنعت و آزمايشگاههاي سراسر جهان و منتشر شده در كنفرانس بينالمللي دوسالانه در خصوص فرآيند نيمه جامد آلياژ و كامپوزيتها، همچنین در مجلات دانشگاهي، این انتظارات را دارا می باشد: یک صنعت رونق یافته در توليد اجزای تیگزوفرم شده در آلیاژهای آلومينيم و منگنز برای اجزای خودرو و همچنين در الكترونيك و صنعت و صنایع ارتباطات، وجود دارد. اگرچه، هنوز هم تناسب كمی در تمام توليدات ريختگي با بیشتر فرآيندهاي متداول وجود دارد و این محدوديت اساسا ناشی از قيمت شمشال تیگزوفرم شده و عدم توان بازيافت قراضه در كارگاه است. هردوی این مشكل ميتواند با پيشرفت اخير تكنولوژیهای جديد تولید دوغاب، رئوکستينگ (که تشکیل و تزریق دوغاب به قالب را یکجا میسازد، قسمت 10 را مشاهده کنید) رفع گردد که نیاز جزئی به ذوب مجدد فلز خام از پیش شکل داده شده و تامین صرفهی تولید را به دنبال داشته است؛ بنابراين رقابت مستقيم با ريختهگري متداول تحت فشار بالا را امکانپذیر میسازد.