گمشده به باغ شازده میرود
شادی عنصری
کتاب «گمشده به باغ شازده میرود» مجموعهای از ۱۴ داستان کوتاه از شادی عنصری است که در سال ۱۴۰۲ نشر اطراف آن را به چاپ رساند. این مجموعهداستان، با تنوع موضوعی بالا، به بررسی روابط پیچیده انسانی، جستوجوی هویت، و مواجهه با احساساتی چون تنهایی، فقدان و دلتنگی میپردازد. هر داستان به شخصیتها و موقعیتهای متفاوتی میپردازد، اما همگی در یک نقطه مشترک هستند: کاوش در اعماق وجود انسان و روابط او با دنیای پیرامون.
این کتاب با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان روبرو شده است. منتقدان، زبان شاعرانه، شخصیتپردازی قوی و فضاسازی ملموس داستانها را از نقاط قوت این مجموعه دانستهاند. این ویژگیها، در کنار مضامین عمیق و استفاده از مکانهای نمادین، تجربهای متفاوت از خواندن داستان کوتاه را به مخاطب ارائه میدهد.
درباره نویسنده:
شادی عنصری، نویسندهای ایرانی که در سال 1361 در تهران متولد شد، علاوه بر نویسندگی، در زمینه ترجمه نیز فعالیت دارد. او دانشآموخته رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران است و سابقه تدریس زبان انگلیسی را در کارنامه خود دارد. عنصری علاوه بر آثار تألیفی، به ترجمه نیز مشغول بوده و از جمله آثار ترجمهشده توسط او میتوان به کتاب «شکارچیان ذهن» از جان داگلاس و مارک اولشاکر اشاره کرد.
ویژگیهای کتاب:
- زبان و نثر شاعرانه
- شخصیتپردازی قوی
- فضاسازی ملموس
- تنوع در موضوعات
- مضامین عمیق
- استفاده از مکان نمادین
محتوای کتاب:
کتاب «گمشده به باغ شازده میرود» مجموعهای از 14 داستان کوتاه از شادی عنصری است. این داستانها با زبانی شاعرانه و نثری روان، به کاوش در روابط پیچیده انسانی، جستوجوی هویت و مواجهه با احساسات عمیقی چون تنهایی، فقدان و دلتنگی میپردازند. شخصیتهای داستانها اغلب در جستوجوی هویت خود هستند و با احساس گمگشتگی در دنیای پیرامون خود دستوپنجه نرم میکنند. «باغ شازده» بهعنوان مکانی نمادین، در برخی از داستانها حضور دارد و بستری برای شکلگیری خاطرات و روایتها عمل میکند.
برخی از داستانهای این مجموعه عبارتاند از: «بارداری ضمنی»، «راز بذر درختها»، «تکه گمشده پازل»، «عروسی باغ شازده» و «مردی که مجسمه شد». هریک از این داستانها به موضوعات و شخصیتهای متفاوتی میپردازند، اما همگی در یک نقطه مشترک هستند: کاوش در اعماق وجود انسان و روابط او با دنیای پیرامون. برخی از داستانها به تجربیات مهاجران و احساس غربت و دلتنگی آنها میپردازند، در حالیکه برخی دیگر به بررسی روابط خانوادگی و عاطفی میپردازند.
بخشی از متن کتاب:
«نشستهام توی قطار و از جنوب هند میروم شمال هند. باز باران میبارد و آن بیرون همهجا سبز و نمناک است. من درختها را میشمارم و بعد بوتهها را. یکدفعه خانهها ظاهر میشوند. بچهها میدوند و زنها به دنبالشان. ساریهای رنگی توی هوا میرقصند. با مامان که حرف زدم گفت ویزای او آمده و تا چند روز دیگر میرود آمریکا. گفت: «سرنوشت هر دو نفرتان غربت بود، آن هم این همه دور از هم.» موقع آمدن از او خداحافظی نکردم، حالا معلوم نیست دیگر کی بتوانیم همدیگر را ببینیم. پنجرهها را میشمارم و لباسهای آویخته به نردهها را. بعد دوباره سبزه است و بوته و مزرعه.»
درمجموع، «گمشده به باغ شازده میرود» مجموعهای از داستانهای کوتاه شادی عنصری است که با زبانی شاعرانه، به کاوش در روابط انسانی و جستوجوی هویت میپردازد. داستانها با شخصیتپردازی قوی، تجربهای متفاوت از داستان کوتاه ارائه میدهند و باغ شازده نمادی از خاطرات و روایتهاست.