رقص مادیانها
فدریکو گارسیا لورکا
نمایشنامه «رقص مادیانها» از فدریکو گارسیا لورکا، که در سال 1934 نوشته شده، به بررسی مسائل مربوط به زنان، باروری و سرکوب جنسی در جامعهای سنتی میپردازد. این اثر درواقع بازخوانی نمایشنامه «یرما» است و یکی از مشهورترین آثار لورکا به شمار میرود.
در این نمایشنامه، یرما، زن روستایی جوانی است که به امید بچهدار شدن ازدواج میکند، اما از انتظار بیهوده خود دلسرد میشود. او از همسرش، خوان، که بیشتر او را معشوقه میبیند تا همسر، دلگرمی چندانی نمییابد. یرما که خویی عاشقانه ندارد، اشتیاقی به این رابطه نشان نمیدهد و این ناهماهنگی، فاجعهای را رقم میزند. او از دیگران میشنود که راهبی در کوهستان طلسم نازایی زنان را میشکند و تصمیم میگیرد به آنجا برود.
درباره نویسنده:
فدریکو گارسیا لورکا (زاده 5 ژوئن 1898، درگذشته 19 اوت 1936) شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس، نقاش، نوازنده پیانو و آهنگساز اسپانیایی بود. او در دهکدهای نزدیک گرانادا به دنیا آمد و کودکیاش را در میان افسانهها و آوازهای کولیها گذراند. استعداد او در موسیقی به حدی بود که او را از بزرگان آینده موسیقی اسپانیا میدانستند، اما پس از مرگ استادش در سال 1916، موسیقی را رها کرد. لورکا تحصیلات دانشگاهیاش را ناتمام گذاشت، اما در همین دوران با نسل طلایی فرهنگ اسپانیا آشنا شد و با مطالعه آثار بزرگان ادبیات، به شاعری توانمند و متفکری ژرفاندیش تبدیل شد.
لورکا در آثارش، بهویژه در نمایشنامههایی چون «عروسی خون»، «یرما» و «خانه برناردا آلبا»، به مسائلی چون عشق، مرگ، سرکوب جنسی و تنهایی پرداخت. او با زبانی شاعرانه و استفاده از نمادها و استعارههای فراوان، تصاویری ماندگار از جامعه اسپانیا خلق کرد. مرگ او در سال 1936 در جریان جنگ داخلی اسپانیا، به یکی از تراژدیهای بزرگ قرن بیستم تبدیل شد و آثار او پس از مرگش نیز به شهرت جهانی رسید.
ویژگیهای کتاب:
- مضامین عمیق اجتماعی
- زبان شاعرانه
- استفاده از موسیقی و رقص
- پرداختن به مسائل تابوشکن
- تراژدی و تقدیر
- بازخوانی و اقتباس
- مختصر و مفید
محتوای کتاب:
نمایشنامه «رقص مادیانها» از فدریکو گارسیا لورکا، داستان یرما، زنی جوان است که در آرزوی مادرشدن با خوان ازدواج میکند. اما خوان علاقهای به بچهدارشدن ندارد و این موضوع یرما را به شدت آزار میدهد. او در جامعهای سنتی زندگی میکند که ارزش زن به باروری او بستگی دارد و عدم توانایی او در بچهدار شدن باعث شرمساری و انزوای او میشود. یرما به تدریج دچار وسواس فکری میشود و تمام تمرکز خود را بر روی بچهدار شدن میگذارد. این وسواس او را به سمت رفتارهای جنونآمیز سوق میدهد و در نهایت به فاجعهای ختم میشود.
این نمایشنامه به مضامینی چون ناباروری، سرکوب جنسی، تضاد بین طبیعت و جامعه، تنهایی و انزوا و تقدیر و جبر میپردازد. یرما نمادی از زنانی است که در جوامع سنتی تحت فشار برای بچهدار شدن قرار دارند و از نظر جنسی سرکوب میشوند. او نمادی از طبیعت بارور است، درحالیکه خوان نمادی از جامعهای است که این طبیعت را سرکوب میکند. یرما به دلیل عدم توانایی در بچهدارشدن از جامعه طرد میشود و احساس تنهایی و انزوا میکند. او قربانی شرایطی است که خارج از کنترل او هستند.
بخشی از متن کتاب:
«همیشه بذارین مردها خیال کنن خیلی مَردن. حتی وقتی قد قاطرم مردونگی سرشون نمیشه. وقتی میآن خونه، جلوی در واساده باشین. چشمهاتون بخنده، حتی اگه تا وقت اومدنش یهریز گریه کرده باشین. یه جوری نفس بکشین که انگار با اومدن اون، هوای خونه تازه شده؛ حتی اگه از بوی عرقش عُقتون میگیره.»
درمجموع، «رقص مادیانها» نمایشنامهای تراژیک از فدریکو گارسیا لورکا، داستان یرما، زنی است که در آرزوی مادرشدن، با مردی ازدواج میکند که علاقهای به بچهدار شدن ندارد. این نمایشنامه به بررسی مسائلی چون سرکوب زنان، آرزوی مادر شدن، و تضاد بین طبیعت و جامعه میپردازد و در نهایت به فاجعهای ختم میشود.