زنان تروا و توئستس
سنکا
نمایشنامه «زنان تروا» از سنکا، تراژدی یونانی، مصائب زنان تروایی اسیرشده پس از سقوط شهرشان را به تصویر میکشد. شخصیتهای اصلی، هکابه، کاساندرا، آندرماکه و هلن، سرنوشتهای تلخ و تراژیکی را تجربه میکنند. این اثر، به تأثیرات ویرانگر جنگ و رنج زنان در برابر سلطه مردان میپردازد.
مضامین اصلی نمایشنامه شامل رنج زنان در جنگ، سرنوشت محتوم، تلاش برای عدالت و محکومیت خشونت جنگ است. سنکا با زبانی شاعرانه و توصیفاتی هولناک، صحنههای دردناک اسارت زنان را به نمایش میگذارد و مخاطب را به تفکر در مورد تاریکیهای وجود انسان وادار میکند.
درباره نویسنده:
لوکیوس آنایوس سنکا، فیلسوف و نمایشنامهنویس رومی (4 قبل از میلاد ـ 65 بعد از میلاد) در اسپانیا متولد شد. او در رم به تحصیل سخنوری پرداخت و مدتی به وکالت مشغول بود. شهرت او در سخنوری و خطابه، حسادت امپراتور کالیگولا را برانگیخت، اما به دلیل بیماری از مرگ نجات یافت. سنکا به ادبیات و فلسفه روی آورد و در دربار امپراتور کلادیوس جایگاهی یافت، اما به اتهام رابطه عاشقانه به کروسیکا تبعید شد. در سال ۴۹ میلادی، آگریپینا، همسر امپراتور، او را به رم فراخواند تا معلم پسرش نرون شود. پس از امپراتورشدن نرون، سنکا و بوروس، فرمانده گارد امپراتوری، نقش مهمی در حکومت او داشتند. با این حال، پس از قتل آگریپینا و تبعید همسر نرون، سنکا از سیاست کنارهگیری کرد و به فلسفه پرداخت. در سال ۶۵ میلادی، به اتهام شرکت در توطئه علیه نرون، به خودکشی محکوم شد.
سنکا ده تراژدی نوشت که ۹ تای آنها براساس اساطیر یونان هستند. این آثار، که بهجز اوکتاویا، همگی اصیل شمرده میشوند، مضامین فلسفی و طنز تلخ سنکا را بازتاب میدهند. زمان نگارش این تراژدیها مشخص نیست، اما برخی معتقدند در دوران تبعید یا پس از به قدرت رسیدن نرون نوشته شدهاند.
ویژگیهای کتاب:
- مضامین تراژیک و انسانی
- زبان شاعرانه و توصیفات هولناک
- شخصیتهای پیچیده
- تأثیرپذیری از ادبیات یونان
- گرایشهای فلسفی
- تأثیرگذاری بر نمایشنامهنویسان بعدی
محتوای کتاب:
نمایشنامه «زنان تروا» در ژانر تراژدی یونانی، به وضعیت اسفناک زنان تروایی پس از سقوط شهرشان میپردازد. شخصیتهای اصلی، هکابه، کاساندرا، آندرماکه و هلن، سرنوشتهای تلخ و تراژیکی را تجربه میکنند. این اثر، تأثیرات ویرانگر جنگ و رنج زنان در برابر سلطه مردان را به تصویر میکشد.
مضامین اصلی:
- رنج زنان در جنگ: نمایش مصیبتهای زنان به عنوان غنائم جنگی.
- سرنوشت و تقدیر: روایت سرنوشتهای محتوم و غیرقابل اجتناب.
- انتقام و عدالت: تلاش برای ایستادگی در برابر ظلم و بیعدالتی.
- نقد جنگ و خشونت: محکومیت ویرانیهای جنگ و ارائه تصویری بیرحمانه از آن.
بخشی از متن کتاب:
«ساحل دریا، ویرانههای دودخیز تروا در پشت سر.
(هکوبه با همسرایان که گروهی از زنان تروا هستند وارد میشود)
هکوبه: از آدمیان هر آن کس که دل به شوکت شاهی گرم میدارد
و در تالارهای شاهوار خود سرمست از قدرت میخرامد
آن کس که از بادهای هوسکار تقدیر بیمیش نیست
و دل به شادی اکنون خوش کرده است
گو بیاید و بر تقدیر من و تو، ای تروا، بنگرد.
که آینهدار تقدیر هرگز بدین هشیاری
ناپایداری تکیهگاه شاهان را آشکار نکرده است
که اینک، بنگر، دستِ همان تقدیر
تختگاه سرفراز آسیا را که ساخته دستهایی ایزدی بود
چنین ویران و وانهاده رها کردهست.
پادشاهان جنگاور از بسیار سرزمینها به یاریاش شتافتند
از آنجا که تانائیس امواج فسردهاش را بر آبراه هفتگانه میریزد
و از آن سرزمین دور که روز نوخاسته را درود میفرستد
آنجا که دجله خیزابهای نیمگرمش را با دریای سرخگون درهم میآمیزد
و آنجا که آمازونها رو در روی سکاهای بیابانگرد
باکرگان خود را صف در صف بر کرانه پونتوس آرایش میدهند.»
درمجموع، نمایشنامه «زنان تروا» از سنکا، تراژدی یونانی، مصائب زنان اسیر تروایی پس از سقوط شهر را با محوریت شخصیتهای هکابه، کاساندرا، آندرماکه و هلن روایت میکند. این اثر، با زبانی شاعرانه و توصیفات هولناک، به تأثیرات ویرانگر جنگ، رنج زنان، سرنوشت محتوم و محکومیت خشونت میپردازد و مخاطب را به تفکر در باب ماهیت انسان وامیدارد.