آخرین پر سیمرغ
محمد چرمشیر
«آخرین پر سیمرغ» نمایشنامهای است از محمد چرمشیر که با نگاهی تازه به داستانهای شاهنامه، بهویژه داستان بیژن، خلق شده است. این اثر سفری نمادین به درون انسان و جستوجوی آرمانها را به تصویر میکشد. این نمایشنامه که در سال ۱۳۸۸ منتشر شد، با روایتی نو و متفاوت، به بازخوانی داستانهای شاهنامه فردوسی میپردازد.
بیژن، پسر رستم، در پی یافتن آرمانشهر، سفری پرمخاطره را آغاز میکند و با چالشهای خیر و شر درونی و بیرونی مواجه میشود. چرمشیر با زبانی شاعرانه و حماسی، فضایی اسطورهای خلق میکند و مخاطب را به تفکر در مسائل انسانی و اخلاقی وامیدارد.
نمایشنامه «آخرین پر سیمرغ» با استقبال گسترده منتقدان و مخاطبان روبهرو شد و جوایز و افتخارات متعددی را از آن خود کرد.
درباره نویسنده:
محمد چرمشیر، نمایشنامهنویس، دراماتورژ و مدرس دانشگاه (متولد ۱۳۳۹) در تهران، با بیش از پنجاه نمایشنامه چاپ شده و تعداد زیادی نمایشنامه منتشر نشده، جایگاه ویژهای در ادبیات نمایشی ایران دارد. آثار او به زبانهای مختلف ترجمه و در کشورهای گوناگون اجرا شدهاند، و از جمله نمایشنامههای برجسته او میتوان به «پروانه و یوغ»، «روایت عاشقانهای از مرگ در ماه اردیبهشت»، «همه چیز میگذرد تو نمیگذری»، «کبوتری ناگهان» و «حقایقی دربارهی یک ماهی مرده» اشاره کرد. او با زبانی خاص و روایتی غیرخطی، به بررسی مضامین پیچیده انسانی میپردازد.
ویژگیهای کتاب:
- اقتباس از شاهنامه فردوسی
- زبان و بیان شاعرانه
- شخصیتپردازی عمیق
- فضاسازی اسطورهای
- ساختار نمایشی مدرن
- همکاری بینالمللی
محتوای کتاب:
نمایشنامه «آخرین پر سیمرغ» از محمد چرمشیر، اثری است که با بهرهگیری از داستانهای شاهنامه فردوسی، به بازخوانی و تفسیر آنها میپردازد.
نمایشنامه، داستان بیژن، پسر رستم، را روایت میکند که در پی یافتن سرزمینی آرمانی، سفری پرمخاطره را آغاز میکند. او در این سفر با چالشهای گوناگونی روبهرو میشود و درنهایت، به سرزمینی میرسد که در آن دیوان بر هیئت زنان، راه بر آدمی میبندند. این سفر، سفری نمادین به درون انسان و جستوجوی آرمانها و ارزشهای والای انسانی است. چرمشیر با استفاده از عناصر اسطورهای و نمادین، فضایی خاص و منحصربهفرد را خلق میکند که مخاطب را به تفکر در مورد مسائل انسانی و اخلاقی وا میدارد.
این نمایشنامه به تقابل خیر و شر درونی و بیرونی انسان میپردازد. بیژن در این سفر با موانع و چالشهای متعددی روبهرو میشود که نمادی از مبارزه انسان با تاریکیهای درون و بیرون است. چرمشیر با بازخوانی داستانهای شاهنامه، نگاهی نو و متفاوت به آنها ارائه میدهد و با استفاده از زبانی شاعرانه و حماسی، فضایی اسطورهای و حماسی را برای مخاطب خلق میکند.
بخشی از متن کتاب:
«بیژن سه: مادر، گفته بودی در جهان سرزمینی است که دیوان بر هیئت زنان، راه بر آدمی میبندند. گفته بودی سرزمین آدمی همان جایی است که دل ماندگار میشود… مادر، من اکنون آن سرزمین را یافتهام، و چه باک که آن سرزمین همان سرزمین دیوان باشد. من از اسب فرود آمدهام و دیگر بر آن جای نخواهم گرفت. بگذار گرازان بر زمین بتازند و پهلوانان، فاتح سرزمینهای بسیار باشند، و من ایستاده بر سرزمینی باشم که دیوانش دل از آدمی میربایند. مادر، بگذار پسری از پسران تو به جای شمشیر زمزمهای بر لب داشته باشد، شاید جهان با همین زمزمهٔ پسر تو، جایی شود که خون و مرگ، فاتح همیشهٔ آن نباشند.»
درمجموع، نمایشنامه «آخرین پر سیمرغ» از محمد چرمشیر، بازخوانی اسطورههای شاهنامه در سفری نمادین برای یافتن آرمانشهر است. بیژن، پسر رستم، در این سفر با چالشهای خیر و شر درونی و بیرونی روبهرو میشود. چرمشیر با زبانی شاعرانه، فضایی اسطورهای خلق میکند و مخاطب را به تفکر در مسائل انسانی وامیدارد.