دریاچه پیما
دیوید ممت
کتاب «دریاچهپیما» یکی از نخستین نمایشنامههای دیوید ممت، نمایشنامهنویس برجسته آمریکایی است که توسط پارسا ارقمی ترجمه و در سال ۱۴۰۲ توسط نشر قطره منتشر شده است. این اثر نمایانگر آغاز سبک خاص ممت در نمایشنامهنویسی است و از تجربیات شخصی او در دوران جوانی الهام گرفته شده است.
درباره نویسنده:
دیوید ممت در ۳۰ نوامبر ۱۹۴۷ در شیکاگو متولد شد. او نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و کارگردانی آمریکایی است که به خاطر سبک مینیمالیستی و دیالوگهای خاصش شناخته میشود. از آثار برجسته او میتوان به «گلنگری گلنراس» (برنده جایزه پولیتزر)، «اولئانا» و «بوفالوی آمریکایی» اشاره کرد. ممت در سال ۱۹۷۲ شرکت تئاتری «سنت نیکولاس» را تأسیس کرد و در طول دوران حرفهای خود جوایز متعددی را از آن خود کرده است.
ویژگیهای کتاب:
● الهامگرفته از تجربیات شخصی: نمایشنامه بر اساس تجربیات واقعی نویسنده در کشتی باری نوشته شده است.
● بررسی روابط انسانی در محیط بسته: تمرکز بر تعاملات و تنشهای میان افراد در فضایی محدود.
● سبک مینیمالیستی: استفاده از دیالوگهای کوتاه و مؤثر که به سبک خاص ممت شهرت دارد.
● موضوعات اجتماعی و روانی: پرداختن به مسائلی مانند انزوا، فشارهای روانی و ساختارهای اجتماعی.
● شخصیتپردازی تیپیک اما انسانی: هر شخصیت نمایندهی قشری خاص از جامعه است، اما کلیشهای نیستند؛ با گفتوگوها و رفتارشان عمق میگیرند.
محتوای کتاب:
«دریاچهپیما» نمایشنامهای در ۲۸ صحنه است که در سال ۱۹۷۰ نوشته شده و در سال ۱۹۸۱ توسط نشر «گروو پرس» در نیویورک به چاپ رسیده است. این اثر بر اساس تجربیات شخصی ممت از کار بر روی کشتی باری در دوران جوانیاش نگاشته شده و به بررسی روابط انسانی در محیطی بسته و تحت فشارهای روانی و اجتماعی میپردازد. شخصیتهای نمایشنامه شامل ملوانان و کارکنان کشتی هستند که هر یک نماینده تیپهای اجتماعی خاصی میباشند.
بخشی از متن کتاب:
«جو: من بیستوسهساله که روی دریاچهها کار میکنم. بهنظر نمیرسه که زمان زیادی باشه تو چند سالته دیل؟ البته اگه دلت نمیخواد نگو.
دیل: نه، من هجدهسالمه توی اکتبر نوزدهسالم میشه.
جو: جدی؟ تو برای چنین چیزی پسر جوونی... منظورم اینه که اونقدرها هم جوون نیستی ولی بهنظر میرسه که بزرگتری، میدونی چی میگم؟ بهنظر نمیرسید که اینقدر جوون باشی. البته، آنقدرها هم جوون نیستی. من قبل از اینکه به سن تو برسم روی کشتیها کار میکردم. میخوام برم یهکم دیگه پای بگیرم... می تونی پل رو ببینی. بهراحتی میتونی تشخیصش بدی. مثل یه بنای معروفه. پل خیلی قشنگیه. از اون موقع که همسن تو بودم هفتهای یکی دو بار زیرش میرفتیم، ولی قطعاً این رو بدون که پل قشنگیه.
دیل: آره، دوستش دارم.
جو: اما منظورم اینه که لعنتی؟ این یه پله؟ درسته؟ این چیزیه که ازش برای گذر ماشینها به اون طرف جزیره استفاده میکنی. اونها نمیذارن که هیچ ماشینی توی اون جزیره رانندگی کنه، این رو میدونستی؟ این یه قانونه. اما منظور من اینه که آدم معمولاً اینطور به مسائل فکر نمیکنه. با این دیدگاه نه... ولی وقتی بهش نگاه میکنی، این فقط پلیه برای رسوندن مردم از جزیره به اونجا توی ساحل. میفهمی که منظورم چیه.»
«دریاچهپیما» اثری است که نه تنها به عنوان یکی از نخستین نمایشنامههای دیوید ممت اهمیت دارد، بلکه به دلیل پرداختن به موضوعات انسانی و اجتماعی در قالبی مینیمالیستی و مؤثر، میتواند برای مخاطبان ایرانی نیز جذاب و آموزنده باشد. ترجمه روان پارسا ارقمی و انتشار توسط نشر قطره، این اثر را در دسترس علاقهمندان به ادبیات نمایشی قرار داده است.