سر به روی شانهها
هانری تروایا
رمان «سر به روی شانهها» نوشته هانری تروایا، نویسنده فرانسوی روسیتبار است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد. این رمان که توسط مجید تولی به فارسی ترجمه شده، به بررسی پیچیدگیهای روابط انسانی، عشق، حسرت و تنهایی میپردازد.
درباره نویسنده:
هانری تروایا با نام اصلی لو تاراسفنویسنده، زندگینامهنویس و مورخ فرانسوی ارمنیتبار بود.تروایا به خاطر زندگینامههای مفصل و دقیقش از شخصیتهای برجسته روسی مانند ایوان مخوف، کاترین کبیر، الکساندر پوشکین، لئو تولستوی، آنتوان چخوف و ماکسیم گورکی شهرت دارد.
او همچنین رمانهای متعددی نوشته که به بسیاری از زبانها ترجمه شدهاند. تروایا در سال ۱۹۳۸ برای رمان «عنکبوت» برنده جایزه گنکور شد. او در سال ۱۹۵۹ به عضویت آکادمی فرانسه درآمد و در سال ۱۹۸۴ نشان لژیون دونور را دریافت کرد.
ویژگیهای کتاب:
- شخصیتپردازی قوی: تروایا در این رمان، شخصیتهایی ملموس و باورپذیر خلق کرده است که خواننده میتواند با آنها همذاتپنداری کند.
- روایت روان و جذاب: نثر روان و جذاب تروایا، خواندن این رمان را لذتبخش میکند.
- موضوعات انسانی: این رمان به موضوعاتی مانند عشق، تنهایی، حسرت و مسئولیت میپردازد که برای همه انسانها ملموس است.
محتوای کتاب:
داستان این رمان حول محور زندگی ماریون، زنی جوان و زیبا، و پسرش اتین میچرخد. ماریون که درگیر روابط عاطفی پیچیدهای است، تلاش میکند تا بین عشق و مسئولیتهای مادری تعادل برقرار کند. اتین نیز در این میان، با چالشهای بلوغ و درک دنیای بزرگسالان دست و پنجه نرم میکند.
تروایا در این رمان، با ظرافتی خاص، به ترسیم شخصیتهای چندلایه و روابط پیچیده آنها میپردازد. او به خوبی توانسته است احساسات و عواطف انسانی را به تصویر بکشد و خواننده را با خود همراه کند.
بخشی از متن کتاب:
«اتین با نگاه، دور شدن سبکبار و رقصان او را در روشنایی آبیرنگ و غبارآلودی که شانزهلیزه را آکنده بود، دنبال کرد. خیلی زود شبح او در تودهی خزندهی گردشگران گم شد. اتین برگشت و به سرعت در خیابان به راه افتاد... چهرهها، تابلوها و بوقها، بین افکارش فاصله میانداخت. این تجربهی آخر همه چیز را ثابت میکرد. او از هیچ چیز لذت نمیبرد. با هیچکس هم به تفاهم نمیرسید. او خود را در موقعیتی مبهم در برابر کل دنیا میدید. با شهامت کوشید آیندهاش را تصور کند: اتین در سی سالگی، اتین در چهل سالگی، با زن و بچه، با شغل و یک شکم کوچک... خندهدار بود. با خود میگفت: «من ماندنی نیستم»...»
در مجموع، «سر به روی شانهها» رمانی است که با شخصیتپردازی قوی، روایت روان و جذاب و موضوعات انسانی، میتواند خواننده را مجذوب خود کند. این رمان، به خوبی توانسته است پیچیدگیهای روابط انسانی را به تصویر بکشد و سوالاتی را در ذهن خواننده ایجاد کند که تا مدتها پس از خواندن کتاب، به آنها فکر خواهد کرد.