باغ شبنمای ما
اکبر رادی
«باغ شبنمای ما» نمایشنامهای از اکبر رادی، نمایشنامهنویس برجستهٔ ایرانی است که به روایت روزهای پایانی حکومت ناصرالدینشاه قاجار میپردازد. رادی در این اثر با بهرهگیری از واژگان و اصطلاحات دورهٔ قاجار، فضایی تاریخی و زنده از دربار ناصرالدینشاه را به تصویر میکشد.
درباره نویسنده:
اکبر رادی، نمایشنامهنویس و داستاننویس معاصر ایرانی، در ۱۰ مهر ۱۳۱۸ در رشت متولد شد. او یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان تاریخ زبان فارسی بهشمار میرود. رادی با اتخاذ سبکی نوین در نوشتن نمایشنامه، تأثیر عمیقی بر روی صنعت تئاتر ایران گذاشت و لقب «پدر نمایشنامهنویسی نوین ایران» را به خود اختصاص داد. از جمله آثار برجسته او میتوان به «آهسته با گل سرخ»، «شب روی سنگفرش خیس» و «روزنهی آبی» اشاره کرد. اکبر رادی در ۵ دی ۱۳۸۶ در تهران درگذشت.
ویژگیهای کتاب:
- زبان و سبک: اکبر رادی در این نمایشنامه از زبانی فاخر و پر از اصطلاحات و واژگان دوره قاجار استفاده کردهاست. این زبان، فضایی تاریخی و ملموس را برای مخاطب خلق میکند.استفاده از طنز تلخ و کنایههای سیاسی و اجتماعی، از دیگر ویژگیهای بارز این نمایشنامه است.
- شخصیتپردازی: شخصیتهای نمایشنامه، به ویژه ناصرالدین شاه و درباریان، با ظرافت و دقت خاصی طراحی شدهاند.این شخصیتها، نمادی از قدرت، فساد، و تباهی دربار قاجار هستند.
- محتوا و موضوع: نمایشنامه به نقد قدرت مطلق و فساد دربار میپردازد وبازتابی از روزهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه و فضای سیاسی و اجتماعی آن دوره است.
محتوای کتاب:
داستان در تالار برلیان کاخ گلستان رخ میدهد و به وقایع و تعاملات درباریان در روزهای پایانی حکومت ناصرالدینشاه میپردازد. شاه در این نمایشنامه با درباریانی مواجه است که در تمجید و تملق از او با یکدیگر رقابت میکنند. نمایشنامه با نگاهی طنزآمیز و انتقادی، زندگی و مرگ ناصرالدینشاه را به تصویر میکشد و به مسائلی همچون قیام مردم، تحریم تنباکو و ترور شاه در حرم حضرت عبدالعظیم اشاره میکند.
بخشی از متن کتاب:
« شاه: معالوصف امتحانی میکنیم ملی جان... (یک آلو برمیدارد.) بیاید؟
ملیجک: بگو بیاد.
شاه، آلو را توی دهان میگذارد و در مزقان شاد مطربان روی تخت طاووس جلوس میکند. نایب کریم با لباس ژنده و کلاه منگولهدار به اتفاق چُرتکی و ماستکی وارد میشوند، و با حرکات موزون و بامزه (به آهنگساز) دور یک حلقه در میان تالار میرقصند. کمی بعد مزقان قطع میشود و بازیگران بیحرکت برجا میمانند. نایب کریم از حلقه بیرون میآید، دست زیر بغلش میگذارد و با تکان دست دیگرش چند صدای پلشت درمیآورد. ماستکی میرود کناری و چرتکی رفته رفته پیرمرد لقوه داری میشود که یک لولهٔ کاغذ پرِشال، عینک سیمی به چشم و عصایی در دست دارد و برای خودش با تأنی و گلچین گلچین میرود.
نایب کریم: بهبه، جناب چُرتکی! پارسال دوست و امسال آشنا! بابا کجا هستی؟ با این قمأنینه حاشیهٔ سنگلج چه میکنی؟ (او را بغل میکند، حالا نبوس و کی ببوس.) صبحکمالله! حال و بال چطور است؟»
در مجموع، «باغ شبنمای ما» با ترکیب عناصر تاریخی و هنری، تصویری زنده و انتقادی از دربار ناصرالدینشاه ارائه میدهد. اکبر رادی با استفاده از زبان و فضای دورهٔ قاجار، توانسته است اثری ماندگار در ادبیات نمایشی ایران خلق کند که هم برای مطالعه و هم برای اجرا بر صحنهٔ تئاتر ارزشمند است.