یک روز در موزه
ژان میشل ریب
کتاب «یک روز در موزه» از ژان میشل ریب، نمایشنامهای تخیلی و جذاب است که در آن اشیا و آثار هنری موزه زنده میشوند و به ماجراجویی میپردازند. نویسنده در این کتاب از طریق گفتوگوها و تعاملات شخصیتها، خواننده را با تاریخ هنر و فرهنگ آشنا میکند.
این اثر نمایشنامهای تخیلی و ماجراجویانه است که در آن اشیا و آثار هنری موزه زنده میشوند. شخصیتهای داستان، که هرکدام نماینده یکی از آثار هنری یا تاریخی موزهاند، درگیر ماجراهایی میشوند که به طور غیرمستقیم به اهمیت هنر و فرهنگ میپردازد و خواننده را به تفکر درباره میراث فرهنگی و هنری تشویق میکند. زبان داستان ساده و روان است و تصاویر زیبا و جذاب به درک بهتر محتوا کمک میکنند. در این میان، خانوادهای نیز از موزه بازدید میکنند و با چالشها و موقعیتهای مختلفی روبهرو میشوند که به تعاملات جالب و خندهدار بین آنها منجر میشود.
پیش از شروع نمایشنامه این توضیح را میبینیم: از این کتاب موزه میتوان به تناسب حسوحال شخصی بازدید کرد. هیچ مسیر ویژهای اولویت ندارد. انتخاب راه آزاد است. بازدید هیچ سالنی اجباری نیست. برای کسانی که مایلاند از مسیر معمول وارد شوند، یعنی از آغاز تا پایان، ناشر زحمت کشیده و شمارههایی را در پایین صفحهها درج کرده است، با هر بار ورقزدن یک شماره به شماره صفحه اضافه میشود تا اگر خوانندگان در رؤیا غوطهور شدند، بتوانند دوباره راه را پیدا کنند.
درباره نویسنده:
ژان میشل ریب (زاده 15 دسامبر 1946 در پاریس) نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، کارگردان تئاتر، فیلمساز و بازیگر فرانسوی است. او از سال ۲۰۰۲ مدیرعامل تئاتر روندـ پوئن بوده است. ریب بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۴ نمایش مرسی برنارد را کارگردانی کرد و از سال ۱۹۸۸ روی فیلم کاخ کار میکرد. در سال ۲۰۰۸، ریب کارگردانی فیلم نبردها را انجام داد که آن را با رولان توپور به طور مشترک نوشت. سال بعد، او کارگردان نمایش پسری غیرممکن نوشته پیتر اس. شد. در سال ۲۰۱۰، در تئاتر روند ـ پوئن، او کارگردانی نمایش خبرهایی کوتاه از کافه را انجام داد که ژان ماری گوریو در آن بازی میکرد. در سال ۲۰۱۱، او به نویسندگی و کارگردانی اپرای کمیک رنه عصبی ـ اپرای بوف و پرهیاهو پرداخت. یک سال بعد، او به تئاتر روند ـ پوئن بازگشت و در آنجا کارگردانی خود را با بازی نمایشهای تئاتر بدون حیوان و خاستگاه جهان در سال ۲۰۱۳ انجام داد.
ویژگیهای کتاب:
از ویژگیهای برجسته این کتاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ساختار غیرخطی
- روایت جذاب
- خلاقیت
- آموزش و آگاهی
- توجه به جزئیات
- تصاویر زیبا
- پیامهای انسانی
- طنز
- تعامل با مخاطب
- نگاهی انتقادی
محتوای کتاب:
«یک روز در موزه» نمایشنامهای است که داستان خانوادهای ـ پدر، مادر، پسر، عمه/ خاله و دوست خانوادگی ـ را در بازدید از موزه روایت میکند. این بازدید، که قرار بودهاست گردشی فرهنگی باشد، به مجموعهای از چالشها، موقعیتهای خندهدار و تعاملات غیرمنتظره میان اعضای خانواده تبدیل میشود. ژان میشل ریب با زبان طنزآمیز و خلق موقعیتهای عجیبوغریب، مخاطب را در این سفر یکروزه به موزه همراه میکند و لحظات مفرحی را برای او رقم میزند.
بخشی از متن کتاب:
«راهنما: (تند صحبت میکند.) همهچیز فقط روی یه تیکه بتن ساخته شده. حتماً متوجه شدین که هرجا قرار بگیرین، هیچ خطی از شما دور نمیشه. معمار میخواسته همه قوانین پرسپکتیو رو از بین ببره. پرسپکتیو برای چشم یه خط گریز از مرکز به وجود میآره. همین باعث میشه که اون دوردورها، خیلی دورتر از اینجا، دنبال یه پرسپکتیو بهتر بگردین. البته، بعد از مدت کوتاهی، متوجه میشین که هیچ جای دیگهای نمیتونین پرسپکتیو بهتری پیدا کنین. معمار ردپای این توهم رو حذف کرده. ساختمون نهتنها پرسپکتیو داخلی نداره، بلکه از بیرون هم توی پرسپکتیو ساختمون دیگهای قرار نگرفته. در امتداد هیچ خیابون یا پارکی نیست و تو هیچکدوم از نقشههای شهر که بین گردشگرها پخش شده دیده نمیشه.»
درمجموع، «یک روز در موزه» نمایشنامهای خلاقانه و متفاوت از ژان میشل ریب است که داستان خانوادهای را در بازدید از موزه به تصویر میکشد. این اثر با زبانی طنزآمیز و موقعیتهای غیرمنتظره، تعاملات و چالشهای اعضای خانواده در مواجهه با آثار هنری و محیط موزه را به نمایش میگذارد. هدف این نمایشنامه، علاوه بر سرگرمکردن مخاطب، میتواند نگاهی انتقادی به رفتار انسانها در فضاهای فرهنگی و روش مواجهه آنها با دنیای تاریخ و هنر باشد.