خانه
کاربر
سبد خرید
یرما

یرما

یرما - چاپ‌شده
قابل خرید
80,000 تومان
آماده‌سازی و تحویل به پست: 1 روزکاری
معرفی کتاب

یرما

فدریکو گارسیا لورکا

«یرما» نمایشنامه‌ای تراژیک از فدریکو گارسیا لورکا، شاعر و نمایشنامه‌نویس برجسته اسپانیایی است که در سال ۱۹۳۴ منتشر شد. این نمایشنامه که بخشی از «سه‌گانه روستا»ی لورکا به شمار می‌رود، در کنار «عروسی خون» و «خانه برناردا آلبا» از آثار ماندگار اوست. نشر قطره این نمایشنامه را با ترجمه یدالله رویایی منتشر کرده و در اختیار علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی قرار داده است.

 یرما داستان زنی است که در روستایی در اسپانیا زندگی می‌کند و آرزوی مادر شدن دارد. اما پس از سال‌ها زندگی مشترک با همسرش، خوان، هنوز باردار نشده است. این مسئله، یرما را به شدت آزار می‌دهد و او را درگیر کشمکش‌های درونی و اجتماعی می‌کند.

داستان یرما، داستان زنی است که در جست‌وجوی هویت و معنای زندگی خود، با موانع و محدودیت‌های بسیاری روبه‌روست. این نمایشنامه، با زبانی شاعرانه و تصاویری زیبا، به بررسی عمیق احساسات انسانی و روابط پیچیده بین فردی می‌پردازد.

لورکا در این نمایشنامه به موضوعاتی نظیر ناباروری، سرکوب اجتماعی و محدودیت‌های نقش‌های سنتی جنسیتی در جامعه روستایی اسپانیا می‌پردازد. یرما با شخصیت‌پردازی قوی و تأثیرگذار، تصویری از جامعه‌ای مردسالار ارائه می‌دهد که در آن زنان برای باروری و ایفای نقش مادری تحت فشار هستند.

درباره نویسنده:

فدریکو گارسیا لورکا (1898ـ 1936) شاعر و نویسنده اسپانیایی، در روستایی در نزدیکی گرانادا به دنیا آمد. او از کودکی با موسیقی و داستان‌های کولی‌ها آشنا بود و این تجربه‌ها در آثارش تأثیر گذاشت. لورکا در نواختن پیانو و گیتار استعداد زیادی داشت، اما پس از مرگ معلمش، موسیقی را رها کرد. او به دانشگاه رفت، اما تحصیلاتش را به پایان نرساند و به جای آن به شعر و نویسندگی پرداخت. لورکا با نویسندگان و شاعران برجسته‌ای آشنا شد و آثارش مورد توجه قرار گرفت.

لورکا علاوه بر شعر، در نمایشنامه‌نویسی نیز فعال بود و آثاری مانند «عروسی خون»، «یرما» و «خانه برناردا آلبا» را خلق کرد. او به بررسی موضوعاتی مانند عشق، مرگ، و سرکوب اجتماعی در آثارش می‌پرداخت. لورکا در اوایل جنگ داخلی اسپانیا، توسط نیروهای فرانکو به قتل رسید. مرگ او ضایعه‌ای بزرگ برای دنیای ادبیات بود، اما آثارش همچنان زنده و تأثیرگذار باقی مانده‌اند.

ویژگی‌های کتاب:

این اثر ارای ویژگی‌های منحصر‌به‌فردی است که آن را به یکی از آثار ماندگار ادبیات نمایشی تبدیل کرده است. در زیر به برخی از این ویژگی‌ها اشاره می‌شود:

  • موضوع و مضمون
  • شخصیت‌پردازی
  • زبان و فرم
  • فضای داستان
  • پیام

محتوای کتاب:

یرما، داستان زنی است که در روستایی در اندلس زندگی می‌کند و آرزوی مادرشدن تمام وجودش را فراگرفته است. اما پس از سال‌ها زندگی مشترک با همسرش، خوان، هنوز فرزندی ندارند. این مسئله، یرما را به‌شدت آزار می‌دهد و او را درگیر کشمکش‌های درونی و اجتماعی می‌کند.

یرما در تلاش برای رسیدن به آرزوی خود، به روش‌های مختلفی متوسل می‌شود، اما هیچ‌کدام از آن‌ها نتیجه‌ای ندارد. او که از ناتوانی خود در باردارشدن رنج می‌برد، احساس تنهایی و انزوا می‌کند. رابطه او با خوان نیز به مرور زمان سرد و بی‌روح می‌شود. خوان که مردی بی‌تفاوت به مسئله فرزندآوری است، نمی‌تواند نیازهای عاطفی یرما را برآورده کند. درنهایت، یرما که از همه‌چیز ناامید شده، دست به اقدامی تکان‌دهنده می‌زند که سرنوشت او را به تراژدی می‌کشاند. 

این اثر لورکا به بررسی فشار جامعه بر زنان برای مادر شدن و تبدیل باروری به معیاری برای ارزش‌گذاری آنان می‌پردازد. ناتوانی یرما در باردار شدن، او را از سوی جامعه به حاشیه می‌راند و به انزوای او دامن می‌زند و نقد لورکا بر قراردادهای اجتماعی محدودکننده زنان را نشان می‌دهد.

بخشی از متن کتاب:

«پیرزن: آره، سر آسیاب، تو دختر کی هستی؟

یرما: من دختر هانری چوپانم.

پیرزن: هانری چوپانو می‌شناسم. چوپان‌ها مردمون خوبی هستن. آدم‌های زحمت‌کشی که هی عرق می‌ریزن و هی کار می‌کنن و یه لقمه نونی درمی‌آرن و یه روز هم سرشونو می‌ذارن زمین و می‌میرن. نه تفریحی، نه هیچی. تفریح، مفت چنگ دیگرون. نزدیک بود زن یکی از عموهات بشم. آخه من جوونی‌هام خیلی شنگول بودم، خیلی اهل کیف بودم. بیشتر شب‌ها نصف شب می‌پریدم کنار پنجره و سرک می‌کشیدم تو خیابون، به هوای اینکه صدای گیتار می‌آد. ولی گیتار چیه؟ صدای باد بود. (می‌خندد.) شاید تو دلت بهم بخندی، ببین من دوتا شوهر کردم، چهارده‌تا شکم زاییدم، پنج‌تا از اولادهام عمرشونو دادن به شما. ولی اصلاً غصه‌دار نیستم. باز دلم می‌خواد صد سال دیگه هم زندگی کنم. پیش خودم می‌گم: ببین ننه این درخت‌های انجیر چه عمری می‌کنن. ببین این خونه‌ها چه دوومی می‌آرن، ولی ما زن‌های فلک‌زده به یه فوت بندیم. به یه چشم‌هم‌زدن خاکستر می‌شیم.

یرما: می‌خواستم از شما یه چیزی بپرسم.

پیرزن: بپرس. (او را نگاه می‌کند.) فهمیدم چی می‌خوای بگی. نه، راجع به این چیزها نمی‌شه حرف زد.

بلند می‌شود.»

درمجموع، در «یرما» لورکا با ترسیم این تراژدی، به بررسی احساسات انسانی درباره اشتیاق و ناامیدی می‌پردازد. همچنین تقابل بین تمایلات طبیعی یرما و هنجارهای محیط روستایی، نقد لورکا بر قراردادهای اجتماعی محدودکننده زنان را نشان می‌دهد. این کتاب با عمق احساسی و بار تراژیک خود، تصویری دردناک از سرنوشت کسانی است که آرزوهایشان قربانی هنجارهای جامعه می‌شود.

مشخصات کتاب
نوع جلدشومیز
نوع کاغذبالک 70 گرم
شابک9789643417765
قطعرقعی
وزن81
تعداد صفحه72
سال چاپ1403
شماره چاپ4
عوامل
نویسنده