وقتی نیچه گریست
اروین یالوم
کتاب «وقتی نیچه گریست» از اروین د. یالوم، نویسنده برجسته قرن بیستم، از آثار برجسته در زمینه رمانهای روانشناختی و فلسفی است که عناصر واقعیت، تخیل، روانشناسی و فلسفه را در هم میآمیزد. این کتاب به سرنوشت سه شخصیت بزرگ، فریدریش نیچه، زیگموند فروید و یوزف برویر میپردازد.
داستان کتاب درباره روزهای جوانی نیچه است و با مفاهیمی مانند امید به زندگی، مرگ، تنهایی و آزادی آشنا میشویم. این رمان جذاب و معمایی، مخاطب را با خود همراه میکند و به تفکر درباره این مسائل مهم دعوت میکند.
درباره نویسنده:
اروین دیوید یالوم، روانپزشک هستیگرا (اگزیستانسیالیست) و نویسنده آمریکایی، در سال ۱۹۳۱ در واشنگتن دیسی متولد شد. او در سال ۱۹۵۶ از دانشگاه بوستون در رشته پزشکی و در سال ۱۹۶۰ از دانشگاه نیویورک در رشته روانپزشکی فارغالتحصیل شد. پس از گذراندن خدمت سربازی، در سال ۱۹۶۳ بهعنوان استاد دانشگاه استنفورد مشغول به کار شد و در همانجا بود که الگوی روانشناسی هستیگرا را پایهگذاری کرد.
یالوم علاوه بر تألیف آثار دانشگاهی متعدد، چند رمان موفق نیز به رشته تحریر درآورده است. او در سال ۲۰۰۲ جایزه انجمن روانپزشکی آمریکا را دریافت کرد، اما بیشتر به خاطر رمانهای روانشناختیاش، بهویژه رمان مشهور «وقتی نیچه گریست»، شناخته میشود.
ویژگیهای کتاب:
- موضوع جذاب و عمیق
- شخصیتهای پیچیده و جذاب
- آموزنده و الهامبخش
محتوای کتاب:
داستان کتاب که در اواخر قرن نوزدهم در وین اتفاق میافتد قصه خیالی ملاقات فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، و دکتر یوزف برویر، روانپزشک اتریشی، را روایت میکند. نیچه در این داستان، از افسردگی شدید و فکر خودکشی رنج میبرد. لو سالومه، معشوقه نیچه که او را ترک کرده، خود را مقصر این وضعیت میداند و از دکتر برویر درخواست کمک میکند.
برویر، که خود نیز با مشکلات روحی دستوپنجه نرم میکند، ابتدا با نیچه به بهانه درمان سردردهای میگرنی او ملاقات میکند. اما نیچه که مردی باهوش است، متوجه نیت اصلی برویر میشود و از درمان سر باز میزند. با این حال، برویر تسلیم نمیشود و با استفاده از روش «بیاندرمانی»، بهتدریج اعتماد نیچه را جلب میکند. در ادامه، برویر با طرح مشکلات شخصی خود، نیچه را به چالش میکشد و این دو، در گفتوگوهایی عمیق، کمکم به شناخت بیشتری از خود و یکدیگر میرسند. درنهایت، نیچه با واقعیت زندگی خود روبهرو میشود و احساسات واقعیاش را بروز میدهد..
بخشی از متن کتاب:
«اطاعت از دیگران، سادهتر از فرمانبرداری از خود است؟ پرفسور نیچه، چرا مرا شخصیتر مورد خطاب قرار نمیدهید؟ معنای سخنتان را میفهمم، ولی آیا با من صحبت میکنید، با این سخن چه کنم؟ مرا عفو کنید اگر اینگونه زمینی صحبت میکنم. درحالحاضر، امیالم دنیوی است. من به دنبال چیزهای سادهام، اینکه در ساعت سه صبح، خوابی بدون کابوس داشته باشم و از فشاری که بر قفسه سینم حس میکنم، تا حدی رهای یابم. در اینجاست که هراس من لانه کرده است.» و با انگشت به وسط جناغ سینه اشاره کرد.»
درمجموع، کتاب «وقتی نیچه گریست» از اروین یالوم، آمیزهای است از واقعیت و خیال، جلوهای از عشق، تقدیر و اراده در عصر خردگرای نوزدهم و در آستانه زایش دانش روانکاوی. این کتاب، به بررسی موضوعاتی مانند افسردگی، عشق، خیانت، و معنای زندگی میپردازد و به مخاطب کمک میکند تا درک بهتری از این مسائل داشته باشد.