خونخواهی
الهام فلاح
کتاب «خونخواهی» رمانی به قلم الهام فلاح است که در سال ۱۳۹۹ توسط نشر ققنوس منتشر شد. این رمان در ژانر رئالیسم اجتماعی نوشته شده و به موضوعاتی مانند جنگ، عشق، انتقام و هویت میپردازد.
درباره نویسنده:
الهام فلاح نویسندهای ایرانی است که در سال ۱۳۶۲ در بوشهر به دنیا آمد. او اصالتاً گیلانی است و در رشتهٔ مهندسی کامپیوتر تحصیل کردهاست. فلاح از سال ۱۳۸۰ به طور جدی به نویسندگی پرداخت و تاکنون چندین رمان و مجموعه داستان منتشر کردهاست. از جمله آثار او می توان زمستان با طعم آلبالو ، نفرین گربه و اسب چوبی را نام برد.
ویژگیهای کتاب:
- داستانی پرکشش و جذاب: الهام فلاح با قلم توانمند خود، داستانی پرکشش و جذاب را روایت میکند که خواننده را تا پایان کتاب با خود همراه میکند.
- شخصیتپردازی قوی: شخصیتهای داستان به خوبی پرداخته شدهاند و هر کدام دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود هستند.
- روایت واقعگرایانه: نویسنده با نگاهی واقعگرایانه به مسائل اجتماعی و انسانی میپردازد و تلخیها و شیرینیهای زندگی را به تصویر میکشد.
محتوای کتاب:
«خونخواهی» داستان احمد و ترسها، سرگشتگیها و تردیدهای اوست. داستان انتظار و رسیدن، زمانی که دیگر دیر شده است. داستان تردید و شک به همه باورها و اصول فرهنگی و عرفی. «خونخواهی» داستان برادرانی از ایران و عراق است. داستان برادرکشی بر سر اعتقاد و حقانیت آتش گشودن بر همخون و همدین.خونخواهی داستان پیروزی عشق بر جنگ است. جنگها تمام میشوند و تنها عشق نقطه پایان هر جنگی است. باید زنی از یکسوی جبهه و مردی از سوی دیگر به هم بپیوندند، پسرانی دورگه متولد شوند، رشد کنند، مرد شوند، و جنگها را چیزی جز این خاتمه نمیدهد؛ هنگامی که در ازای خون ریختهشده، خونی تازه در رگ مولودی بیطرف بجوشد.خونخواهی داستان بتی، لیلا، مونیکا و باقی زنانی است که سرنوشت جنگها را در دست دارند.
بخشی از متن کتاب:
«احمد با پاى چپ، که بدقلق بود و درست فرمان نمىبرد، کپسول خالى را روى شیب کوچه قل مىداد. فراغت و آسودگىِ تمام شدن امتحانات حال عجیبى بود. سبکىِ ناموزونى داشت که روى گرده آدم خوب جا نمىگرفت. کپسول را این بار با پاى راست پیش راند و از درد انگشت شست تخم چشمش تیر کشید. سراشیبى به سمت انتهاى کوچه زیادتر مىشد. کپسول خورد به نیمهآجرى که از گلکوچک بچهها جا مانده بود و مسیرش را عوض کرد و رفت به سمت حجله پرنور و آینه برپاشده سمت دیگر کوچه. احمد دوید دنبالش. نرسید. کپسول خورد به پایه حجله و متوقف شد. بوى اسفند پاشیده بر منقل و عکس جوانى روى حجله. جوان توى عکس را مىشناخت. شاگرد سوپر دریانى محل بود. بابت اسمش دستش مىانداختند.»
در مجموع، خونخواهی رمانی است که با داستانی پرکشش، شخصیتپردازی قوی و موضوعاتی عمیق، خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد. این کتاب به خوبی توانسته است گوشهای از زندگی مردم جنوب ایران در دوران جنگ را به تصویر بکشد.