دکارت و مابعدالطبیعهٔ ماهیت انسان
جاستین اسکیری
کتاب «دکارت و مابعدالطبیعهٔ ماهیت انسان» نوشتهٔ جاستین اسکیری و ترجمهٔ سید مصطفی شهرآیینی، اثری تخصصی و تحلیلی در حوزهٔ فلسفهٔ دکارت است که در سال ۱۴۰۲ توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
ویژگیهای کتاب:
- تحلیل عمیق دوگانهانگاری دکارتی: اسکیری با رویکردی موشکافانه به بررسی مسئلهٔ تعامل ذهن و بدن در فلسفهٔ دکارت میپردازد و تلاش میکند تا با ارائهٔ تفسیری نوین، این مسئلهٔ فلسفی را روشنتر سازد.
- بررسی مفهوم «وحدت جوهری»: نویسنده استدلال میکند که دکارت اتحاد ذهن و بدن را نه صرفاً بهعنوان تعامل علّی، بلکه بهعنوان «وحدت جوهری» در نظر میگیرد، که این دیدگاه میتواند به حل معضل تعامل ذهن و بدن کمک کند.
- مطالعهٔ تطبیقی با فلسفهٔ مدرسی: اسکیری با بررسی دیدگاههای فیلسوفان پیش از دکارت، زمینهٔ فکری و فلسفی او را تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه دکارت از سنت فلسفهٔ مدرسی بهره برده است.
محتوای کتاب:
کتاب در شش فصل به بررسی موضوعات زیر میپردازد:
- ماهیت انسان در فلسفهٔ دکارت: بررسی اینکه آیا انسان دکارتی میتواند بهعنوان جوهر مستقل در نظر گرفته شود یا نه.
- تمایز صفات و درک واقعیت: تحلیل اینکه تمایز بین صفات ناشی از فعالیت ذهن است یا در واقعیت وجود دارد.
- نقد دیدگاههای رایج دربارهٔ جوهر مادی: بررسی اینکه آیا اجسام جزئی خود جوهر هستند یا حالاتی از جوهر ممتد واحد.
- وحدت نفس و بدن در تأمل ششم: تحلیل مفهوم وحدت نفس و بدن بر اساس تأمل ششم دکارت.
- وحدت بالذات در مابعدالطبیعهٔ دکارتی: بررسی مفهوم وحدت بالذات و نقش آن در فلسفهٔ دکارت.
- ماهیات مرکب و تعامل علّی نفس و بدن: بحث دربارهٔ یگانهانگاری و تعامل علّی بین نفس و بدن.
بخشی از متن کتاب:
«فلسفه متأخر مدرسی که دکارت در آغاز سده هفدهم با آن روبهرو شد ریشه در تفسیر توماس آکوئیناس از تفکر ارسطو و دخل و تصرف او در آن دارد. آنچه در مابعدالطبیعه ارسطو (دستکم بنا به فهم آکوئیناس از آن) محوریت داشت آموزه ماده و صورت بود که این دو، خود، با تمایز میان قوّه و فعل تجزیه و تحلیل میشدند. ماده خمیرهای بود که چیزی را از آن میسازند، در حالی که صورت آن ماده یا خمیره نوعیت آن چیز را بدان میدهد.
برای نمونه، تندیس مرمرین افلاطون را در نظر بگیرید؛ سنگ مرمر همان مادهای است که تندیس را از آن میسازند. اما این سنگ مرمر پیش از آنکه تندیس افلاطون باشد و هنگامی که تنها تکهای سنگ مرمر است، این قوّه را دارد که تندیس بسیاری چیزها، برای نمونه اسب، محراب، میز و غیره، باشد. پیکرتراش این تکهسنگ مرمر را با بالقوگی گستردهاش برمیگزیند و آن را به صورت افلاطون میتراشد. او با این کار قوه موجود در آن سنگ مرمر را برای قبول صورت افلاطون و، در نتیجه، برای تبدیل شدن به تندیس افلاطون به فعلیت درمیآورد. پس، ماده همان قوه چیزی بودن است و صورت هم چیزی است که امر بالقوه را فعلیت میبخشد.»
در مجموع، «دکارت و مابعدالطبیعهٔ ماهیت انسان» اثری تخصصی و تحلیلی است که با رویکردی نوین به بررسی یکی از مسائل پیچیدهٔ فلسفهٔ دکارت میپردازد. اسکیری با بهرهگیری از منابع فلسفی و تحلیل دقیق، تلاش میکند تا فهم عمیقتری از دیدگاه دکارت دربارهٔ ماهیت انسان ارائه دهد. این کتاب میتواند منبعی مفید برای پژوهشگران و علاقهمندان به فلسفهٔ دکارت و مباحث مابعدالطبیعه باشد.