ورقها روی میز
آگاتا کریستی
«ورقها روی میز» رمانی جنایی از آگاتا کریستی، نویسنده مشهور انگلیسی، است که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این کتاب، که یکی از آثار برجسته کریستی و از مجموعه داستانهای هرکول پوآرو، کارآگاه معروف بلژیکی، است، به دلیل طرح پیچیده، شخصیتپردازی قوی و پایان غافلگیرکنندهاش مورد تحسین قرار گرفته است. این رمان نهتنها داستانی جنایی جذاب، بلکه تصویری از جامعه انگلستان در دهه ۱۹۳۰ را نیز به خواننده ارائه میدهد.
این کتاب با نقدهای مثبت بسیاری روبهرو شده و بهعنوان یکی از بهترین آثار آگاتا کریستی شناخته میشود. منتقدان، طرح پیچیده داستان، شخصیتپردازی قوی و پایان غافلگیرکننده آن را ستودهاند. براساس این رمان، فیلمها و سریالهای تلویزیونی متعددی ساخته شده که از جمله آنها میتوان به فیلم «ورقها روی میز» محصول سال ۲۰۰۵ اشاره کرد.
درباره نویسنده:
آگاتا کریستی (زاده ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ ـ درگذشته ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ ) نویسنده انگلیسی و خالق داستانهای جنایی، یکی از پرفروشترین نویسندگان تاریخ ادبیات محسوب میشود. رمانهای او با شخصیتهای ماندگاری چون هرکول پوآرو و خانم مارپل، سالهاست که خوانندگان را به دنیای پررمزوراز جنایات و معمایی میکشاند. برخی از مشهورترین آثار آگاتا کریستی عبارتاند از: ماجرای مرموز در استایلز، قتل در قطار سریعالسیر شرق اکسپرس، موشهای صحرایی، و سپس هیچکس باقی نماند، قتل در خانه کشیش.
ویژگیهای کتاب:
- وجود طرح پیچیده: داستان دارای طرح پیچیده و پر از معما است که خواننده را تا انتها درگیر میکند. کریستی به خوبی توانسته است تعلیق و ابهام را در داستان حفظ کند و خواننده را درگیر حل معما کند.
- شخصیتپردازی قوی: نویسنده با دقت به جزئیات روانشناختی شخصیتها پرداخته و آنها را به شخصیتهای باورپذیر و واقعی تبدیل کرده است.
- فضای مرموز و معمایی: نویسنده با استفاده از توصیفات دقیق و فضاسازی مناسب مخاطب را در ابهام قصه خود غرق میکند.
- پایان غافلگیرکننده: نویسنده با زیرکی تمام، سرنخها را به گونهای در داستان قرار داده که خواننده تا لحظه آخر قادر به حدسزدن قاتل نیست.
- تصویرسازی جامعه انگلستان: نویسنده تصویری از جامعه انگلستان در دهه ۱۹۳۰ نیز ارائه میدهد و با دقت به آداب و رسوم، طبقات اجتماعی و مسائل روزمره آن دوران میپردازد.
محتوای کتاب:
داستان درباره مردی به نام شایتانا است که شخصیتی عجیب و غریب و ظاهری ترسناک دارد. او کلکسیونر است و به پوآرو، کارآگاه معروف، میگوید که به نظرش بهترین کلکسیونی که میتوان در مورد جرموجنایت داشت، خود جنایتکاران هستند؛ جنایتکارانی که از دست قانون گریختهاند و کسی نتوانسته آنها را دستگیر کند. شیطانه یک شب مهمانی شام ترتیب میدهد و در همان شب، زمانی که همه از جمله پوآرو مشغول بازیاند، مهمانان در اتاق متوجه میشوند که او به قتل رسیده است.
این کتاب که در سیودو فصل نوشته شده، داستان این قتل و ماجرای پیداکردن قاتل بهواسطه پوآرو را روایت میکند.
شخصیتهای اصلی:
- هرکول پوآرو: کارآگاه بلژیکی و شخصیت اصلی داستان.
- آقای شایتانا: مرد ثروتمند و مقتول.
- آن باتل: دختر جوان و زیبا که در مهمانی حضور دارد.
- جناب ریس: افسر پلیس و دوست پوآرو.
- دکتر رابرتز: پزشک و از مهمانان شایتانا.
- خانم ویلت: منشی شایتانا.
بخشی از متن کتاب:
[«خانم الیور میچرخد تا نگاهی به آنها بیندازد. او تا اندازهای متحیر و پریشان است.]
شایتانا: میبینید، ما یک سرگرمی مشترک داریم خانم عزیز، جنایت. ولی به این کار از دیدگاههای متفاوت نگاه میکنیم. برای شما جنایت فرآیندی برای محکوم کردنه! رسیدگی و دنبال کردن یک سرنخ شما رو به سرانجام راهنمایی میکنه. سرانجامی که به محکومیت ختم میشه. به همین خاطر کسی که مرتکب جنایت شده یک شکست خوردهاس! اما وجه دومی هم هست و اون منم. من فقط بهترینها رو جمعآوری میکنم.»
درمجموع، «ورقها روی میز» رمانی جنایی از آگاتا کریستی، نویسنده مشهور انگلیسی است که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این کتاب به دلیل طرح پیچیده، شخصیتپردازی قوی و پایان غافلگیرکنندهاش مورد تحسین قرار گرفته و بهعنوان یکی از بهترین آثار آگاتا کریستی شناخته میشود.