خطر در خانه آخر
آگاتا کریستی
کتاب «خطر در خانه آخر» رمانی پلیسی ـ جنایی از آگاتا کریستی است که اولین بار در سال ۱۹۳۲ منتشر شد. این کتاب هفتمین اثری است که این نویسنده است در آن به ماجراهای هرکول پوآرو، کارآگاه مشهور بلژیکی، میپردازد.
داستان در مورد دختری به نام نیکولاس رایس است که در خانه بزرگ و قدیمی خود به نام «خانه آخر» زندگی میکند. او چندین بار تا آستانه مرگ پیش میرود و به نظر میرسد که کسی قصد جان او را دارد. پوآرو و دوستش، هستینگز، در حال گذراندن تعطیلات خود هستند. پوآرو که دیگر بازنشسته شده، نامهای از وزیر کشور دریافت میکند که در آن از او درخواست همکاری شده است. او که قصد دارد از روزهای تعطیل خود و فضای جنایی دور باشد، این پیشنهاد را رد میکند. اما درست در همین زمان، نیکولاس از هرکول پوآرو درخواست کمک میکند و پوآرو به همراه دوستش، کاپیتان هستینگز، وارد ماجرا میشوند.
در طول داستان، پوآرو با مجموعهای از شخصیتهای مرموز و پیچیده روبهرو میشود که هر کدام رازهای خود را دارند. او باید با دقت سرنخها را بررسی کند و معمای قتل را حل کند.
درباره نویسنده:
آگاتا کریستی (زاده ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ ـ درگذشته ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ ) نویسنده انگلیسی و خالق داستانهای جنایی، یکی از پرفروشترین نویسندگان تاریخ ادبیات محسوب میشود. رمانهای او با شخصیتهای ماندگاری چون هرکول پوآرو و خانم مارپل، سالهاست که خوانندگان را به دنیای پررمزوراز جنایات و معمایی میکشاند. برخی از مشهورترین آثار آگاتا کریستی عبارتاند از: ماجرای مرموز در استایلز، قتل در قطار سریعالسیر شرق اکسپرس، موشهای صحرایی، و سپس هیچکس باقی نماند، قتل در خانه کشیش.
ویژگیهای کتاب:
- طرح پیچیده و جذاب
- شخصیتهای متنوع و جذاب
- فضای معمایی و ترسناک
- پایان غیرمنتظره
محتوای کتاب:
رمان «وحشت در خانه آخر» نوشته آگاتا کریستی، داستان هرکول پوآرو، کارآگاه مشهور را روایت میکند که در تعطیلات خود با زنی جوان و زیبا به نام نیک باکلی آشنا میشود. نیک از اتفاقات ناگواری که اخیراً برایش رخ داده و او را تا پای مرگ کشاندهاند، برای پوآرو تعریف میکند.
ابتدا ترمز ماشین نیک از کار میافتد، سپس در مسیری ساحلی، تخته سنگی به فاصله چند سانتیمتری او پرتاب میشود و بعد از آن نیز، یک تابلوی نقاشی سقوط میکند و چیزی نمانده بود که او را در تختخواب له کند. وقتی پوآرو جای گلولهای را روی کلاه نیک میبیند، متوجه میشود که این دختر به کمک او نیاز دارد.
حال، پوآرو باید قبل از آنکه قاتل به هدف خود برسد، هویت او را شناسایی کند و جان نیک را نجات دهد. آیا او موفق خواهد شد؟
آگاتا کریستی با استفاده از این داستان، تصویری از جامعه انگلستان در دهه ۱۹۳۰ را به خواننده ارائه میدهد.
بخشی از متن کتاب:
«پوآرو مؤدبانه پوزشم را رد کرد و گفت:
ـ من مثل هواپیمای این خلبان بیچاره دوزیست نیستم. ولی وطن خاصی هم ندارم. جهانوطنام. درمورد مردم انگلیس هم همیشه از آنها تعریف کردهام. واقعاً تعریف کردهام. مثلاً از این لحاظ که چقدر روزنامهها را دقیق میخوانند.
چشمم افتد به خبرهای سیاسی.
خندهای کردم و گفتم:
ظاهراً وزیر کشور را حسابی اذیت کردهاند.
ـ بیچاره. از این لحاظ مشکلات زیادی دارد. انقدر مشکل دارد که برای کمک سراغ افرادی رفته که قبلاً تصورش را هم نمیکرد.»
درمجموع، کتاب «خطر در خانه آخر» بهعنوان یکی از آثار برتر آگاتا کریستی شناخته میشود و در لیست ۱۰۰ رمان برتر جنایی تمام دوران که توسط انجمن نویسندگان جنایی بریتانیا در سال ۱۹۹۰ تهیه شده بود، رتبه ۷۹ را به خود اختصاص دادهاست.