«مگره و دیوار سنگی
ژرژ سیمنون
رمان «مگره و دیوار سنگی» یکی از آثار برجسته ژرژ سیمنون، نویسنده اهل بلژیک، است. این رمان که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد، از مجموعه داستانهای کمیسر مگره، شخصیت اصلی و کارآگاه ثابت در آثار سیمنون، به شمار میرود.
«مگره و دیوار سنگی» از آثار برجسته سیمنون است که به دلیل فضای ویژه، شخصیتپردازی دقیق و داستان جذاب، توجه منتقدان و خوانندگان بسیاری را به خود جلب کرده است. این رمان، تصویری از جامعهای کوچک و محدود را نشان میدهد که در آن، رازها و دروغها، زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند.
ژرژ سیمنون در رمانهایش، بهویژه در مجموعه داستانهای کمیسر مگره، با ظرافت و هوشمندی به کالبدشکافی روان انسانها میپردازد. او ترسها، عقدههای روانی، تمایلات ذهنی و وابستگیهایی را که در زندگی روزمره پنهاناند، به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه این عوامل میتوانند به طور ناگهانی منجر به خشونت و جنایت شوند. سیمنون با تأکید بر تحلیل شخصیتهای داستانهایش که از طبقات مختلف اجتماعیاند، زندگی روزمره را به عنوان منبع اصلی این تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
درباره نویسنده:
ژرژ سیمنون (1903ـ 1989) نویسنده بلژیکی قرن بیستم، بیشتر به خاطر رمانهای پلیسیاش شناخته میشود. او حدود ۵۰۰ رمان و داستان کوتاه نوشته و شخصیت کمیسر مگره، کارآگاه مشهور دنیای ادبیات پلیسی، را خلق کرده است. سیمنون در لیژ بلژیک به دنیا آمد. او در جوانی به مشاغل مختلفی از جمله خبرنگاری پرداخت و با افراد گوناگونی از طبقات مختلف جامعه آشنا شد. این تجربه بعدها در نویسندگیاش بسیار به او کمک کرد.
او در جنگ جهانی دوم در فرانسه زندگی میکرد و پس از آن به آمریکا رفت. دوران اقامت در آمریکا از خلاقانهترین دوران زندگی او بود. در سال ۱۹۵۵ به اروپا بازگشت و تا سال ۱۹۷۲ به نویسندگی ادامه داد. سالهای پایانی عمر سیمنون با اندوه و تنهایی همراه بود. خودکشی دخترش و بیماری خودش باعث شدند تا او در سال ۱۹۸۹ در سوئیس از دست برود. سیمنون نویسندهای پرکار و تأثیرگذار بود که آثارش هنوز هم مورد توجه و علاقه خوانندگان قرار دارند
ویژگیهای کتاب:
ژرژ سیمنون، نویسنده بلژیکی، به خاطر رمانهای پلیسیاش شهرت دارد. در این رمانها به تحلیل روانشناختی شخصیتها، انگیزهها و روابط پیچیده آنها میپردازد. از ویژگیهای کتابهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فضای داستان
- شخصیتپردازی
- معما و تعلیق
محتوای کتاب:
رمان «مگره و دیوار سنگی» از ژرژ سیمنون، داستان قتلی پیچیده را در سال 1930 روایت میکند. درحالیکه پلیس درگیر آمادهسازی برای یک رویداد سیاسی است، کمیسر مگره مسئول رسیدگی به قتل مردی به نام امیل گاله در شهر سن فارگو میشود.
گاله در هتل محل اقامتش به قتل رسیده و پیش از مرگ، کارت پستالی برای همسرش فرستاده که نکتهای مرموز در آن وجود دارد: کارت پستال از شهر روآن مهر شده، درحالیکه قتل در شهر سنسر رخ داده است.
مگره به دیدار همسر گاله میرود و در تحقیقات خود متوجه میشود که مقتول زندگی دوگانهای داشته و نام، شغل و خانوادهاش با هم همخوانی ندارند. این موضوع، پرونده را از یک قتل ساده به معمایی پیچیده تبدیل میکند. مگره با ورود به ابعاد روانشناختی شخصیتها، حقایق عجیبی را کشف میکند و در مسیر تحقیقات خود، با پیچیدگیهای زندگی خصوصی مقتول و همسرش روبهرو میشود.
بخشی از متن کتاب:
«مگره زنانی مثل خانم گاله را خوب میشناخت. زنی بود در حدود پنجاهساله و داد میزد که آدم بدعُنُقی است. هرچند هنوز تقریبآ اول روز بود و هوا بسیار گرم و خانه کاملا خلوت و خالی، او لباس ابریشمی ارغوانی روشنی بر تن داشت و حتی یک تار موی خاکستری نامرتب هم روی سرش نبود. گردن، سینه و دستهایش از انبوهی زنجیر طلا، سنجاقسینه و النگوهای در حال جلنگ جلونگ پوشیده بود.»
در مجموع، «مگره و دیوار سنگی» رمانی است که با داستانی پرکشش، شخصیتپردازی دقیق و فضاسازی ملموس، خواننده را به دنیای خود میبرد و تا پایان داستان، او را درگیر ماجرا نگه میدارد. این رمان، علاوه بر جنبه سرگرمکننده، به تحلیل روانشناختی شخصیتها و روابط پیچیده آنها میپردازد و تصویری از جامعه و تأثیر رازها و دروغها بر زندگی افراد ارائه میدهد.