سال دوم در مدرسهٔ مالوری
انید بلایتون
کتاب «سال دوم در مدرسهٔ مالوری» دومین جلد از مجموعهٔ ششجلدی «مدرسهٔ مالوری» اثر نویسندهٔ مشهور انگلیسی، انید بلایتون، است که در سال ۱۹۴۷ منتشر شد. این مجموعه به زندگی و ماجراهای دختری به نام دارل ریورس در یک مدرسهٔ شبانهروزی دخترانه در انگلستان میپردازد.
دربارهٔ نویسنده:
انید بلایتون (۱۸۹۷-۱۹۶۸) یکی از پرآثارترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان است که بیش از ۷۰۰ کتاب و حدود ۲۰۰۰ داستان کوتاه نوشته است. آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده و بیش از ۵۰۰ میلیون نسخه از آنها در سراسر جهان به فروش رفته است.
بلایتون در این مجموعه دغدغههای دوران نوجوانی را در قالب زندگی جمعی دختران نوجوان در مدرسهای شبانهروزی بیان میکند. اصول همزیستی، هویتیابی، دوستی و شجاعت از جمله مفاهیمی هستند که بلایتون علاوه بر جنبهٔ سرگرمکننده و ماجرایی این داستانها، بیان کرده است.
در این جلد از مجموعه، دارل وارد سال دوم تحصیل خود در مدرسهٔ مالوری میشود. با ورود به این مرحله، نهتنها با مسئولیتهای جدیدی روبهرو میشود، بلکه باید با دانشآموزان تازهواردی مانند بلایندا، دافنه و الن نیز آشنا شود. هر کدام از این شخصیتها با ویژگیهای خاص خود، ماجراهایی تازه و گاه پیچیده را به کلاس دارل میآورند. داستان بر تعاملات انسانی، دوستیها، چالشهای اخلاقی و تصمیمگیریهای دشوار تمرکز دارد و با لحنی گرم و صمیمی به رشد تدریجی شخصیتها میپردازد.
قرار است این بچهها نمایشی به زبان فرانسه اجرا کنند. دو معلم – خانم دوپونت (معلم فرانسوی با دیدگاهی احساسی و شخصی) و خانم روژیه (معلمی سختگیر و منطقی) – در انتخاب نقش اصلی اختلاف پیدا میکنند. خانم دوپونت دافنه را بهترین گزینه میداند چون از او خوشش میآید و او را زیبا و مناسب نقش میبیند. اما خانم روژیه، که با نگاهی منطقیتر به مهارت و تواناییهای واقعی توجه دارد، سلی را برای نقش شاهزاده خانم مناسبتر میداند. این اختلافها به حدی بالا میگیرد که حتی تنش علنی بین این دو معلم شکل میگیرد.
در این میان، شخصیت بلیندا، که هنرمند خلاق و بازیگوشی است، با کشیدن کاریکاتورهای بامزهای از دعوای دو معلم، سعی میکند فضای جدی و سنگین را به طنز بکشد. اما این شوخی به مذاق خانم روژیه خوش نمیآید و باعث دلخوری و عصبانیتش میشود. این اتفاق بار دیگر نشان میدهد که مرز میان طنز و بیاحترامی چقدر نازک است، مخصوصاً وقتی اختلافات جدی مطرح است.
در نهایت، خانم دوپونت با رفتار حرفهایتر، به اشتباه خود پی میبرد و برای آرام کردن فضا و احترام گذاشتن به همکارش، از او عذرخواهی میکند و نظر خانم روژیه را میپذیرد. این نتیجهگیری، پیام مهمی برای نوجوانان دارد:
گاهی لازم است برای حفظ همکاری و احترام، از خودگذشتگی نشان دهیم و اختلافات را با درک متقابل حل کنیم.