وحشت در خیابان وستاند
نیکلاس مِیِر
کتاب «وحشت در خیابان وستاند» از نیکلاس مِیِر، نویسنده و فیلمساز آمریکایی، در سال ۱۹۷۶ منتشر شد. این کتاب که در ژانر داستانهای جنایی و معمایی قرار دارد، ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه مشهور، و دوستش دکتر واتسون را در لندن روایت میکند.
داستان از جایی آغاز میشود که هولمز و واتسون در خانه خود در خیابان بیکر استریت، درگیر روزهای سرد و برفی زمستان شدهاند. در همین حین، مردی به نام شاو که هولمز او را از کنسرت موسیقیای میشناسد، به طور مرموزی وارد زندگی آنها میشود و ماجراهای پیچیدهای را رقم میزند.
مِیِر در این کتاب با استفاده از شخصیتهای آشنای شرلوک هولمز و دکتر واتسون، داستانی پر از تعلیق و هیجان خلق کرده است. او با توصیفات دقیق و فضاسازی مناسب، خواننده را به دل داستان میبرد و او را درگیر ماجراهای هولمز و واتسون میکند.
این کتاب با استقبال خوبی از سوی خوانندگان و منتقدان روبرو شد و بهعنوان یکی از آثار برجسته نیکلاس مِیِر شناخته میشود. ترجمه روان و جذاب محمدعلی ایزدی نیز به هرچه بهتر شدن این کتاب کمک کرده است.
درباره نویسنده:
نیکلاس مِیِر (زاده ۲۴ دسامبر ۱۹۴۵) نمایشنامهنویس، تهیهکننده، نویسنده و کارگردان آمریکایی است که بیشتر به خاطر کارگردانی دو قسمت از مجموعه فیلمهای «سفر ستارهای» شهرت دارد.
مِیِر در خانوادهای یهودی در نیویورک به دنیا آمد. مادرش پیانیست و پدرش روانکاو بود. نیکلاس از دانشگاه آیووا در رشتهٔ تئاتر و فیلمسازی فارغالتحصیل شد و برای روزنامهٔ دانشگاه، نقد فیلم مینوشت. او اولین بار به خاطر نوشتن کتاب «شرلوک هولمز در محلول هفتدرصدی» در سال ۱۹۷۴ به شهرت بینالمللی رسید و دو کتاب دیگر از همین مجموعه را در سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۹۳ به چاپ رساند.
ویژگیهای کتاب:
برخی از ویژگیهای کتاب «وحشت در خیابان وستاند» عبارتاند از:
- داستانی پر از تعلیق و هیجان
- توصیفات دقیق و فضاسازی مناسب
- شخصیتپردازی قوی
- ترجمه روان و جذاب
- موضوع جذاب
محتوای کتاب:
در مارس سال ۱۸۹۵، لندن شاهد مجموعهای از وقایع عجیب و غریب در منطقه وستاند بود. ماجرا با قتل مرموز جاناتان مککارتی، منتقد مشهور تئاتر، آغاز شد و با شکایتهای مارکز کوئینزبری در مورد افترا ادامه یافت. این وقایع توجه مردم را به خود جلب کرد و پای شخصیتهای برجستهای مانند برنارد شاو، الن تری، برام استوکر و هنری ایروینگ را به داستان باز کرد.
در ادامه، کشف یک جسد در منطقه ساووی و ناپدید شدن یک جراح پلیس، ابعاد تازهای به این پرونده پیچیده بخشید. فرانک هریس، ناشر بیوجدان، و پلیس جنجالی اسکاتلند یارد نیز در این ماجرا دخیل بودند. شرلوک هولمز، با تحلیل دقیق وقایع، به این نتیجه رسید که همه این ماجراها به نوعی با فردی به نام جک مرتبط است؛ فردی که به نظر میرسید دچار اختلالات روانی است. هولمز تحقیقات خود را برای کشف حقیقت و شناسایی این فرد مرموز آغاز کرد.
بخشی از متن کتاب:
«هنگامی که برای اولین بار روزنامهها درباره قتل جاناتان مککارتی اخباری منتشر کردند، همه آنهایی که در لندن با تئاتر آشنایی داشتند، در اینباره صحبت و حتی شایعهپراکنی میکردند. فرضیهها گوناگون بود و هرکس راجع به این نویسنده صریح و دشمنانی که او با نیش قلم برای خود تراشیده بود، حدس و گمانهایی میزد. اما وقتی کنجکاویشان اقناع نشد، دچار نوعی ملال شدند. قاتلِ مککارتی هیچگاه شناسایی نشد، چه برسد به آنکه دستگیر شود، و چون هیچ امیدی به کشف حقایق تازه وجود نداشت پلیس هم ناچار به جمع مردم پیوست و مانند آنها سردرگم شد. پرونده این قتل هرگز بسته نشد. اما توجهات ناگزیر به حوادثی تازهتر جلب شد، ازجمله قتل اسرارآمیز یک هنرپیشه زن در تئاتر ساووی که به همان اندازه همه را متوجه خود کرد و هفتهها بر سر زبانها بود. و بعد هم ناپدید شدن عجیب یک جراح اداره پلیس که دو جسد را با خود از سردخانه بیرون برده بود و دیگر هیچ خبری از او نشده بود. به علاوه، پلیس در پرونده مککارتی سرنخ عجیبی را که مقتول از خود بهجا گذاشته بود نادیده گرفت، یا شاید هم به فراموشی سپرد، چون از آن سردرنیاورد.»
درمجموع، کتاب «وحشت در خیابان وستاند» با داستانی پر از تعلیق و هیجان، خواننده را به سفری در خیابانهای لندن و دنیای پیچیده شرلوک هولمز میبرد. نیکلاس مِیِر با استفاده از شخصیتهای آشنا و محبوب، داستانی جذاب و معمایی را خلق میکند که تا آخرین صفحه، خواننده را درگیر خود نگه میدارد. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان به داستانهای جنایی و معمایی، بلکه برای دوستداران شرلوک هولمز نیز اثری خواندنی و لذتبخش است.