یونانی خواستار همسری یونانی
فریدریش دورنمات
رمان «یونانی خواستار همسری یونانی» از فریدریش دورنمات، نویسنده سوئیسی، رمانی طنزآمیز و فلسفی است که در سال ۱۹۵۵ منتشر شد. این کتاب داستان آرنولد آرشیلوخوس، مردی میانسال و خجالتی را روایت میکند که با انتشار یک آگهی در روزنامه، زندگیاش به کلی تغییر میکند.
کتاب «یونانی خواستار همسری یونانی» از زمان انتشار تاکنون مورد توجه بسیاری از منتقدان و خوانندگان قرار گرفته است. منتقدان، این اثر را به دلیل طنز گزنده و نگاه فلسفی عمیق آن ستودهاند. با این حال، برخی دیگر، شخصیتپردازی کتاب را ضعیف و داستانپردازی آن را غیرواقعی دانستهاند.
این رمان به موضوعات متنوعی از جمله عشق، ازدواج، شهرت، ثروت و هویت میپردازد. دورنمات با زبانی طنزآمیز و گزنده، جامعه مدرن و ارزشهای آن را به نقد میکشد. او نشان میدهد که چگونه شهرت و ثروت میتوانند زندگی انسانها را تغییر دهند و چالشهای جدیدی را پیش روی آنها قرار دهند. با این وجود، «یونانی خواستار همسری یونانی» همچنان به عنوان یکی از آثار مهم و تأثیرگذار فریدریش دورنمات شناخته میشود و به دلیل پرداختن به موضوعات مهم و جهانشمول، همواره برای خوانندگان جذاب و قابل تأمل است.
درباره نویسنده:
فریدریش دورنمات (1921ـ 1990) نمایشنامهنویس و رماننویس برجسته سوئیسی بود. او از پدر و پدربزرگ خود که به ترتیب کشیشی متدین و شاعری بذلهگو بودند، تأثیر زیادی گرفت که این تأثیر را میتوان در بیشتر نوشتههایش مشاهده کرد. دورنمات پس از تحصیل در رشتههای علوم دینی، فلسفه و ادبیات آلمانی، نویسندگی را به عنوان حرفه خود برگزید، اما نقاشی را نیز هرگز کنار نگذاشت. او در جوانی به نقد تئاتر و نوشتن رمانهای جنایی نیز پرداخت و پس از مدتی تحصیل در دانشگاه زوریخ را به دلیل مشکلات مالی و فضای دانشگاه رها کرد.
دورنمات برای امرار معاش به نوشتن نمایشنامههای رادیویی روی آورد و از این راه مشکلات مالی خانوادهاش را حل کرد. نخستین نمایشنامه او در سال ۱۹۴۷ با عنوان «این نوشته شد» منتشر شد که داستانی بر اساس جنگهای قرن ۱۶ میلادی در اروپا بود. یک سال بعد، دومین نمایشنامه خود را با عنوان «نابینا» نوشت که داستان غمانگیز دوک نابینایی را روایت میکرد که پس از مرگ فرزندانش، احساس میکند در پایان زندگی قرار دارد و به بیان درونیات خود با خداوند میپردازد.
ویژگیهای کتاب:
- طنز گزنده
- نگاه فلسفی
- شخصیتپردازی قوی
- داستان جذاب
محتوای کتاب:
«یونانی خواستار همسری یونانی» داستان آرنولد آرشیلوخوس، کمکحسابدار میانسال و خجالتی را روایت میکند که با ازدواجش به شهرتی باورنکردنی میرسد. آرنولد پس از ازدواج با کلوئه، به اصرار دوستش، آگهی ازدواج خود را با عبارت «یونانی خواستار همسری یونانی» کامل میکند. همین عبارت، کلوئه را وارد زندگی او میکند و زندگیاش دگرگون میشود.
آرنولد که مردی از طبقه پایین جامعه است، در همان روز اول دیدار با کلوئه، با اعضای «بنای نظام اخلاقی» خود روبهرو میشود که شامل رئیسجمهور، اسقف، صاحب کارخانه ماشینسازی، نقاش مدرن، سفیر آمریکا، وکیل، رئیس دانشگاه و برادرش میشوند. این افراد با او گرم احوالپرسی میکنند که موجب تعجب آرنولد میشود. او در همان روز تصمیم به ازدواج با کلوئه میگیرد و زندگیاش به سرعت تغییر میکند و با کمک همین شخصیتهای مهم، به فردی ثروتمند و صاحب مقام تبدیل میشود. اما در روز عروسی، حقیقت بزرگی برای او آشکار میشود. این تغییرات زندگی آرنولد را دچار مشکلاتی و او را با چالشهای جدیدی روبهرو میکند.
بخشی از متن کتاب:
«بیبی با زنش آمد، بهعلاوۀ دو رفیقه و هفت بچهاش که تئوفیل و گتلیب بزرگترینشان بودند و کموبیش بالغ، همراه ماگدالنا ماریای سیزده ساله و خاطرخواه او. بیبینشان داد عرقخوری قهار است. زنش را، آنطور که میگفتند «عمو» همراهی میکرد،؛ ناخدایی بازنشسته که با این حال کارد سلاخی هم به گردنش کارگر نبود. خیل این خانواده قیل و قالی راه انداختند که دوستداران ورزش دوچرخهسواری را هم به ستوه آورد. تئوفیل با آب و لعاب از دوران اقامتش در ندامتگاه تعریف میکرد، گتلیب از شکستن چانهاش در یک دعوا، ماتیاس و سباستیان (دوازده ساله و نُه ساله)، از چاقوکشیشان، و آخرین بچهها، جفتی دوقلو (ژان کریستف و ژان دانیل) از کتککاریشان بر سر یک بطری شراب.»
درمجموع، رمان «یونانی خواستار همسری یونانی» از فریدریش دورنمات، با زبانی طنزآمیز و گزنده، به نقد جامعه مدرن و ارزشهای آن میپردازد. نویسنده با پرداختن به موضوعات مختلفی مانند عشق، ازدواج، شهرت، ثروت، و هویت نشان میدهد که چگونه شهرت و ثروت میتوانند زندگی انسانها را تغییر دهند و آنها را با چالشهای جدیدی روبهرو کند. با این وجود، این اثرهمچنان یکی از آثار مهم و تاثیرگذار فریدریش دورنمات محسوب میشود و به دلیل موضوعات مطرحشده در آن، همچنان برای خوانندگان جذاب و قابل تامل است.