این تنهایی لعنتی
فوژان برقیان
"این تنهایی لعنتی" رمانی است که به عمق احساس تنهایی و دغدغههای نسلهای مختلف میپردازد. فوژان برقیان در این اثر، با زبانی روان و گیرا، داستان زندگی سه شخصیت اصلی را روایت میکند که هرکدام از نسلهای متفاوت هستند و با چالشهای خاص خود در مواجهه با تنهایی دست و پنجه نرم میکنند.
شخصیتها :
بابک: نماینده نسل دهه ۵۰ است و با گذشتهای پر از پشیمانی و حسرت دست و پنجه نرم میکند.
آسمان: از نسل دهه ۶۰ است و درگیر جستجوی هویت و جایگاه خود در جامعه است.
خیال: نماینده نسل دهه ۷۰ است و با چالشهای نسل خود مانند روابط پیچیده و دنیای مجازی روبروست.
این سه شخصیت در طول داستان با هم ارتباط برقرار میکنند و به نوعی تکمیلکننده یکدیگر هستند. هرکدام از آنها با نگاهی متفاوت به تنهایی مینگرند و راهکارهای مختلفی برای مقابله با آن پیدا میکنند.
بخشی از متن کتاب:
فکر میکنیم میشه سرشو کلاه گذاشت. بعضیا پا میذارن به فرار، بعضیا ندید میگیرنش. اما اون دیر یا زود خودشو نشون میده. بیهوا، سر بزنگاه مچتو میگیره. این تنهاییه! نمیتونی انکارش کنی چون از تو قویتره. واقعیه! مثل زندگی نیست. خود زندگیه. تو هم فهمیدهایش، واسه همینه موندهای سر سهراه چه کنم!
اگر به دنبال رمانی هستید که به مسائل اجتماعی و روانشناختی بپردازد و در عین حال داستانی جذاب و خواندنی داشته باشد، "این تنهایی لعنتی" میتواند انتخاب خوبی برای شما باشد. شخصیتهای داستان بسیار باورپذیر هستند و خواننده میتواند خود را به راحتی با آنها همذاتپنداری کند. نویسنده با نگاهی روانشناختی به مسئله تنهایی میپردازد و به خواننده کمک میکند تا درک عمیقتری از این احساس پیدا کند.