ساکن خیابان بهشت
مریم رجبی
ساکن خیابان بهشت، رمانی است که به قلم مریم رجبی نگاشته شده و به موضوعات پیچیده و دراماتیک زندگی پرداخته است. این رمان با زبانی روان و روانی، مخاطب را به دنیای درونی شخصیتهای پیچیده خود میکشاند و او را به تفکر و تأمل وا میدارد.
در این داستان روایت از زبان دختری بازگو میشود که مادرش را بر اثر بیماری از دست داده است و حالا با رفت و آمد بین زمان حال و گذشته، سعی دارد تا به ریشههای اندوه خود پی ببرد و به آشتی با فقدان برسد. او عروس جدید «حاج اکبر بزاز» است. زنی جوان که هنوز فرصت آشنایی با «سعید» را پیدا نکرده بود، ناگهان خود را درگیر زندگی جدیدی میبیند. دوقلوها که نبود مادر را حسابی حس میکنند، بیشتر از همیشه به او وابسته شدهاند و او هر روز با لباسی مرتب و چهرهای خندان، آنها را به مهدکودک میبرد تا شاید کمی از غم دوری مادر دلشان خوش شود.، اما...
مریم رجبی در این رمان از سبکی روان و روانشناختی استفاده کرده است. او با توصیف دقیق احساسات و افکار شخصیتها، خواننده را به درون داستان میکشد و او را به تأمل در مورد مسائل انسانی و اجتماعی وامیدارد.یکی از مهمترین موضوعاتی که در این رمان به آن پرداخته شده، آسیبهای روحی و روانی است که در اثر اتفاقات تلخ کودکی و نوجوانی بر شخصیت افراد تأثیر میگذارد.
ساکن خیابان بهشت رمانی است که نگاهی انتقادی به برخی از مسائل اجتماعی دارد و به بررسی تأثیر این مسائل بر زندگی افراد میپردازد. زبان ساده و روان این رمان، باعث میشود که خواننده به راحتی با داستان ارتباط برقرار کند.