«زبان تمشکهای وحشی»
نغمه ثمینی
کتاب «زبان تمشکهای وحشی» نوشتهٔ نغمه ثمینی، نمایشنامهای است که به بررسی تنهایی انسانها و ناتوانی آنها در برقراری ارتباط با یکدیگر میپردازد. این نمایشنامه، با استفاده از نمادها و نشانهها، به مخاطب خود پیامی عمیق و تأملبرانگیز ارائه میدهد.
دربارهٔ نویسنده:
نغمه ثمینی، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس ایرانی، در سال ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. او یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان معاصر ایران است که آثارش در ایران و خارج از کشور به روی صحنه رفته است. ثمینی، علاوه بر نمایشنامهنویسی، در زمینهٔ فیلمنامهنویسی نیز فعالیت دارد و فیلمنامههای متعددی را به رشتهٔ تحریر درآورده است.
از فیلمنامههای او که برخی بهصورت مشترک نوشته شده میتوان به «خونبازی»، «حیران»، «یک جرعه خون تازه»، «سه زن» و مجموعه سریال «شهرزاد» اشاره کرد.
ویژگیهای کتاب:
- استفاده از نماد و نشانه: ثمینی در این نمایشنامه، از نمادها و نشانههای متعددی برای بیان مفاهیم و مضامین خود استفاده میکند.
- پرداختن به تنهایی انسان: نمایشنامه، به بررسی تنهایی انسانها در دنیای مدرن میپردازد و نشان میدهد که چگونه انسانها در برقراری ارتباط با یکدیگر ناتوان هستند.
- زبان شاعرانه: زبان نمایشنامه، زبانی شاعرانه و گیرا است که به خواننده امکان میدهد تا به عمق احساسات و افکار شخصیتها پی ببرد.
- اقتباس از داستانهای اساطیری: این نمایشنامه اقتباسی از داستانهای اساطیری برج بابل است.
محتوای کتاب:
نمایشنامهٔ زبان تمشک های وحشی داستان ۳ شخصیت اصلی را روایت میکند: دانیال، جوانی هجدهساله، دنیا، زنی سیوهفتساله، و داوود، مردی چهلساله. در طول نمایش، این شخصیتها در فضایی غریب و خیالانگیز با یکدیگر تعامل میکنند. همچنین "مهمانهای عروسی که مهمانهای عروسی نیستند"، به عنوان عناصری نمادین، لایههای بیشتری از داستان را به نمایش میگذارند. نغمه ثمینی در این نمایشنامه با زبانی تمثیلی و شاعرانه، به روابط انسانی، تنهایی، و پیچیدگیهای ارتباط میان انسانها پرداخته است. فضاسازی اثر با استفاده از تصاویر زنده و نمادهایی همچون "تمشکهای وحشی" کمک میکند تا مخاطب درگیر دنیای متفاوت و معماگونه داستان شود.
بخشهایی از متن کتاب:
«کاش میتونستم عمقِ عمیق اضطراب و بیقراری و بیتابیم رو یکجا بیرون بکشم از توی توی وجود ناموجودم و پیش روی شما بگذارم تا ببینید این تو، درست این تو، توی من، یک جزیره است، که کوهش داره آتشفشان میکنه، بارها مهیبتر از آتشفشانِ آتلانتیس، و دریاش آبستنِ سونامیه، هولناکتر از سونامی توکوهو، و گردباد کارولینا در برابرش نسیم ملایمی بیش نیست، و زلزلهش تمام ریشترهای هفت و هشت رو پشت سر گذاشته اما این پوست، که روی توی من کشیده شده، نمیذاره شما ببینید و بشنوید صداهای رعشهآور عمق جان من رو. و همۀ اینها برای اینه که من کار سختی در پیش دارم. مجبورم قتل کنم. یا چیزی شبیه قتل. مجبورم بکشم. اما دقیقاً کشتن هم نیست. ولی عین کشتنه. توضیحش سخته و من اصلاً وقت توضیحدادن ندارم. اونها تازه راه افتادن و من اگر دیر بجنبم، زمان از دست میره.»
درمجموع، «زبان تمشکهای وحشی» نمایشنامهای تأملبرانگیز و عمیق است که به بررسی تنهایی انسانها و ناتوانی آنها در برقراری ارتباط با یکدیگر میپردازد. این نمایشنامه، با استفاده از نمادها و نشانهها، به مخاطب خود پیامی عمیق و تأثیرگذار ارائه میدهد.