در دنیای سینما، فیلمنامهها اغلب به عنوان طرحی اولیه برای فیلم دیده میشوند، چارچوبی خام که توسط کارگردان و عوامل دیگر به تصویر کشیده میشود. اما در این میان، فیلمنامههایی نیز وجود دارند که فراتر از این تعریف ساده عمل میکنند و به مثابه آثار ادبی ناب، ارزشی مستقل مییابند. این دسته از فیلمنامهها، حامل ظرافتها و اصالتی هستند که آنها را به تجربهای لذتبخش برای مطالعه و خوانش تبدیل میکنند.
فیلم "شب شکارچی" به کارگردانی چارلز لاتن، که تنها اثر کارگردانی او در سینماست، با اقتباسی از رمانی به همین نام اثر دیویس گراب، داستانی هولناک و نفسگیر را روایت میکند. این فیلم که در سال 1955 بر مبنای فیلمنامهای از جیمز ایجی ساخته شده، با گذشت بیش از نیم قرن، همچنان به عنوان یکی از آثار شاخص و غیرمتعارف سینمای جهان شناخته میشود.
در ابتدای فیلم، جسد زنی در کنار رودخانه کشف میشود و در ادامه، شاهد حضور "هری پاول" با بازی رابرت میچام هستیم. کشیشی که ظاهری موقر و مذهبی دارد، اما در خفا نیتهای شومی در سر میپروراند. او سابقه قتل زنان بیوه را در کارنامه خود دارد.
هری پاول که در ابتدا به جرم سرقت دستگیر و زندانی میشود، در زندان با بن هارپر آشنا میشود. هارپر که به جرم سرقت از بانک و قتل دو نفر به اعدام محکوم شده، محل اختفای پولهای دزدیده شده را به فرزندانش گفته است. هری پاول پس از آزادی از زندان، به دنبال یافتن این پولها است.
"شب شکارچی" بدون شک یکی از جسورانهترین و خلاقانهترین فیلمهای تاریخ سینماست. این فیلم با تلفیق المانهای ژانرهای مختلف و استفاده از تکنیکهای بصری بدیع، اثری منحصر به فرد و ماندگار خلق کرده است که تماشای آن تجربهای مسحور کننده و فراموشنشدنی را به همراه خواهد داشت.