«گزل»، فیلمنامهای تأثیرگذار از محمدعلی سجادی، ماجرای پیوند عمیق یک جوان با اسبی اصیل و تلاش او برای بازپسگیری آن را روایت میکند. این داستان، در پس ظاهری ساده، لایههای پیچیدهای از عشق، فقدان، امید و ناامیدی را به تصویر میکشد.
محمدعلی سجادی، کارگردان و فیلمنامهنویس، متولد سال ۱۳۳۶ در آمل است. او فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۵۸ با کارگردانی فیلمهای کوتاه آغاز کرد. فیلم «جاده» اولین فیلم بلند او محسوب میشود که در سال ۱۳۶۰ ساخته شد. از فیلمهای دیگر او در مقام کارگردان و نویسنده میتوان به «گمشدگان»، «گزل»، «شیفته»، «رنگ شب»، «اثیری»، «تردست» و «مخمصه» اشاره کرد. سجادی علاوه بر کارگردانی و فیلمنامهنویسی، بهعنوان تهیهکننده، تدوینگر و طراح صحنه و لباس نیز فعالیت دارد.
فيلمنامه «گزل» از سوی نشر نی منتشر شدهاست. اين فيلمنامه درباره «گزل» اسب «صفرجان» است. صفرجان قبل از رفتن به جبهه، اسب زيبا و تندرو خود گزل را به دوستش «آنا»، چابكسوار تركمن میدهد. صفرجان در جبهه شهيد میشود، آنا هم چندی بعد به جبهه میرود و يك پای خود را از دست میدهد. آنا در بازگشت به زادگاه متوجه میشود كه برادرش «ستار» در غياب او گزل را فروخته است. این اتفاق، ضربه سختی بر روح آنا وارد میکند و او را در مسیری پر پیچ و خم برای بازپسگیری گزل قرار میدهد.
در این مسیر، آنا با مردی یکدست روبرو میشود که اکنون صاحب گزل است. این روبرو شدن، آنا را با دنیایی متفاوت آشنا میکند و او را درگیر پیچیدگیهای روابط انسانی میکند. در این میان، دختر مرد یکدست نیز وارد داستان میشود و ارتباط پیچیدهای میان آنا و او شکل میگیرد.
گزل، فراتر از یک داستان ساده درباره یک اسب، به بررسی مفاهیمی چون عشق، وفاداری، امید و از دست دادن میپردازد. این فیلمنامه، با زبانی ساده و روانی، مخاطب را به دنیای داستان میکشاند و او را درگیر سرنوشت شخصیتها میکند.
این فیلمنامه، به دلیل روایت جذاب و شخصیتپردازی قوی، میتواند برای مخاطبان مختلف جذاب باشد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی چون جنگ، معلولیت و روابط انسانی، عمق و ارزش هنری این اثر را دوچندان میکند.