پرده نشین

پرده‌نشین

سپیده فرهادی

کتاب «پرده نشین» رمانی نوشته‌ی سپیده فرهادی است که توسط انتشارات شقایق در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.

درباره نویسنده:

سپیده فرهادی، نویسندهٔ ایرانی متولد سال ۱۳۶۹، در حوزهٔ داستان‌نویسی فعالیت دارد. از دیگر آثار او می‌توان به «قهوه تلخ چشمانت» اشاره کرد. 

ویژگی‌های کتاب:

رمان «پرده نشین» به موضوعاتی مانند:

● جایگاه زن در جامعه‌ی سنتی

● مبارزه برای استقلال و هویت

● عشق و روابط عاطفی

● خانواده و مناسبات آن

● تلاش برای تحقق رویاها

می‌پردازد.

● این رمان با نثری روان و توصیفی، احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را درگیر داستان می‌کند.

محتوای کتاب:

مینو، پرستاری است که چهار سال پیش دلباختهٔ مردی به نام مهیار بوده است. مهیار با بی‌توجهی و تحقیر، مینو را نادیده می‌گرفته و در نهایت او را ترک کرده است. پس از دو سال، مهیار با ابراز پشیمانی به مینو بازمی‌گردد، اما مینو که هنوز قلبش درگیر اوست، نمی‌خواهد او را ببخشد.

نیما، جوانی است که سال‌ها عاشق دختری به نام بهار بوده است. بهار با نام و مشخصات جعلی ایران را ترک کرده و نیما را با دنیایی از سوالات بی‌پاسخ رها کرده است. نیما پس از جست‌وجوهای فراوان، بهار را در بیمارستان و در حالت کما می‌یابد.

مینو و نیما به‌طور اتفاقی در پارکی با هم آشنا می‌شوند؛ جایی که مینو برای استراحت و نیما برای دویدن به آنجا می‌روند. نگاه‌ها و لبخندهای آن‌ها بدون کلامی رد و بدل می‌شود، اما سرنوشت آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد... .

بخشی از متن کتاب:

«باید بیایم دست چشمانت را بگیرم و با هم برویم جایی شبیه گندم زار چهره ات دمی بنشینیم و چای بنوشیم تا حرف های شیرینت قند پهلویش شود. آن وقت به چشمانت خواهم گفت که چه پدری از من در آورده است، آن وقت شاید شرمش شود.» پیامم را که برایش می فرستم لبخند، مهر محکم لب هایم می شود. ذوق را به دندان می کشم و روی دوشم سوارش می کنم. همچون کودکی بهانه گیر روی شانه ام تابش می دهم تا خوابش بگیرد.

-بریم؟

دست نازخاتونم که روی شانه ام سنگین می شود، چرت رویاهایم پاره می شود. باید فکری به حال این قلب عاشق بکنم، وگرنه وای به حال من و این روزهایم! دیوانه می شوم و دیگر باید از پرستاری انصراف بدهم و بنشینم گوشه ی خانه، هی بنویسم و هی پاره کنم تا از میانشان شعری در وصف دیوانگی هایم در بیاید.»

«پرده‌نشین» رمانی است که با پرداختن به موضوعات عاشقانه و احساسی، می‌تواند برای علاقه‌مندان به این ژانر جذاب و خواندنی باشد. این رمان تصویری واقعی از زندگی زنان در جامعه‌ی سنتی ایران ارائه می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا با مشکلات و چالش‌های آنها آشنا شود.

پرده‌نشین

سپیده فرهادی

کتاب «پرده نشین» رمانی نوشته‌ی سپیده فرهادی است که توسط انتشارات شقایق در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.

درباره نویسنده:

سپیده فرهادی، نویسندهٔ ایرانی متولد سال ۱۳۶۹، در حوزهٔ داستان‌نویسی فعالیت دارد. از دیگر آثار او می‌توان به «قهوه تلخ چشمانت» اشاره کرد. 

ویژگی‌های کتاب:

رمان «پرده نشین» به موضوعاتی مانند:

● جایگاه زن در جامعه‌ی سنتی

● مبارزه برای استقلال و هویت

● عشق و روابط عاطفی

● خانواده و مناسبات آن

● تلاش برای تحقق رویاها

می‌پردازد.

● این رمان با نثری روان و توصیفی، احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را درگیر داستان می‌کند.

محتوای کتاب:

مینو، پرستاری است که چهار سال پیش دلباختهٔ مردی به نام مهیار بوده است. مهیار با بی‌توجهی و تحقیر، مینو را نادیده می‌گرفته و در نهایت او را ترک کرده است. پس از دو سال، مهیار با ابراز پشیمانی به مینو بازمی‌گردد، اما مینو که هنوز قلبش درگیر اوست، نمی‌خواهد او را ببخشد.

نیما، جوانی است که سال‌ها عاشق دختری به نام بهار بوده است. بهار با نام و مشخصات جعلی ایران را ترک کرده و نیما را با دنیایی از سوالات بی‌پاسخ رها کرده است. نیما پس از جست‌وجوهای فراوان، بهار را در بیمارستان و در حالت کما می‌یابد.

مینو و نیما به‌طور اتفاقی در پارکی با هم آشنا می‌شوند؛ جایی که مینو برای استراحت و نیما برای دویدن به آنجا می‌روند. نگاه‌ها و لبخندهای آن‌ها بدون کلامی رد و بدل می‌شود، اما سرنوشت آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد... .

بخشی از متن کتاب:

«باید بیایم دست چشمانت را بگیرم و با هم برویم جایی شبیه گندم زار چهره ات دمی بنشینیم و چای بنوشیم تا حرف های شیرینت قند پهلویش شود. آن وقت به چشمانت خواهم گفت که چه پدری از من در آورده است، آن وقت شاید شرمش شود.» پیامم را که برایش می فرستم لبخند، مهر محکم لب هایم می شود. ذوق را به دندان می کشم و روی دوشم سوارش می کنم. همچون کودکی بهانه گیر روی شانه ام تابش می دهم تا خوابش بگیرد.

-بریم؟

دست نازخاتونم که روی شانه ام سنگین می شود، چرت رویاهایم پاره می شود. باید فکری به حال این قلب عاشق بکنم، وگرنه وای به حال من و این روزهایم! دیوانه می شوم و دیگر باید از پرستاری انصراف بدهم و بنشینم گوشه ی خانه، هی بنویسم و هی پاره کنم تا از میانشان شعری در وصف دیوانگی هایم در بیاید.»

«پرده‌نشین» رمانی است که با پرداختن به موضوعات عاشقانه و احساسی، می‌تواند برای علاقه‌مندان به این ژانر جذاب و خواندنی باشد. این رمان تصویری واقعی از زندگی زنان در جامعه‌ی سنتی ایران ارائه می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا با مشکلات و چالش‌های آنها آشنا شود.

پرده‌نشین

سپیده فرهادی

کتاب «پرده نشین» رمانی نوشته‌ی سپیده فرهادی است که توسط انتشارات شقایق در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.

درباره نویسنده:

سپیده فرهادی، نویسندهٔ ایرانی متولد سال ۱۳۶۹، در حوزهٔ داستان‌نویسی فعالیت دارد. از دیگر آثار او می‌توان به «قهوه تلخ چشمانت» اشاره کرد. 

ویژگی‌های کتاب:

رمان «پرده نشین» به موضوعاتی مانند:

● جایگاه زن در جامعه‌ی سنتی

● مبارزه برای استقلال و هویت

● عشق و روابط عاطفی

● خانواده و مناسبات آن

● تلاش برای تحقق رویاها

می‌پردازد.

● این رمان با نثری روان و توصیفی، احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را درگیر داستان می‌کند.

محتوای کتاب:

مینو، پرستاری است که چهار سال پیش دلباختهٔ مردی به نام مهیار بوده است. مهیار با بی‌توجهی و تحقیر، مینو را نادیده می‌گرفته و در نهایت او را ترک کرده است. پس از دو سال، مهیار با ابراز پشیمانی به مینو بازمی‌گردد، اما مینو که هنوز قلبش درگیر اوست، نمی‌خواهد او را ببخشد.

نیما، جوانی است که سال‌ها عاشق دختری به نام بهار بوده است. بهار با نام و مشخصات جعلی ایران را ترک کرده و نیما را با دنیایی از سوالات بی‌پاسخ رها کرده است. نیما پس از جست‌وجوهای فراوان، بهار را در بیمارستان و در حالت کما می‌یابد.

مینو و نیما به‌طور اتفاقی در پارکی با هم آشنا می‌شوند؛ جایی که مینو برای استراحت و نیما برای دویدن به آنجا می‌روند. نگاه‌ها و لبخندهای آن‌ها بدون کلامی رد و بدل می‌شود، اما سرنوشت آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد... .

بخشی از متن کتاب:

«باید بیایم دست چشمانت را بگیرم و با هم برویم جایی شبیه گندم زار چهره ات دمی بنشینیم و چای بنوشیم تا حرف های شیرینت قند پهلویش شود. آن وقت به چشمانت خواهم گفت که چه پدری از من در آورده است، آن وقت شاید شرمش شود.» پیامم را که برایش می فرستم لبخند، مهر محکم لب هایم می شود. ذوق را به دندان می کشم و روی دوشم سوارش می کنم. همچون کودکی بهانه گیر روی شانه ام تابش می دهم تا خوابش بگیرد.

-بریم؟

دست نازخاتونم که روی شانه ام سنگین می شود، چرت رویاهایم پاره می شود. باید فکری به حال این قلب عاشق بکنم، وگرنه وای به حال من و این روزهایم! دیوانه می شوم و دیگر باید از پرستاری انصراف بدهم و بنشینم گوشه ی خانه، هی بنویسم و هی پاره کنم تا از میانشان شعری در وصف دیوانگی هایم در بیاید.»

«پرده‌نشین» رمانی است که با پرداختن به موضوعات عاشقانه و احساسی، می‌تواند برای علاقه‌مندان به این ژانر جذاب و خواندنی باشد. این رمان تصویری واقعی از زندگی زنان در جامعه‌ی سنتی ایران ارائه می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا با مشکلات و چالش‌های آنها آشنا شود.

پرده‌نشین

سپیده فرهادی

کتاب «پرده نشین» رمانی نوشته‌ی سپیده فرهادی است که توسط انتشارات شقایق در سال ۱۳۹۹ منتشر شده است.

درباره نویسنده:

سپیده فرهادی، نویسندهٔ ایرانی متولد سال ۱۳۶۹، در حوزهٔ داستان‌نویسی فعالیت دارد. از دیگر آثار او می‌توان به «قهوه تلخ چشمانت» اشاره کرد. 

ویژگی‌های کتاب:

رمان «پرده نشین» به موضوعاتی مانند:

● جایگاه زن در جامعه‌ی سنتی

● مبارزه برای استقلال و هویت

● عشق و روابط عاطفی

● خانواده و مناسبات آن

● تلاش برای تحقق رویاها

می‌پردازد.

● این رمان با نثری روان و توصیفی، احساسات و تجربیات شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را درگیر داستان می‌کند.

محتوای کتاب:

مینو، پرستاری است که چهار سال پیش دلباختهٔ مردی به نام مهیار بوده است. مهیار با بی‌توجهی و تحقیر، مینو را نادیده می‌گرفته و در نهایت او را ترک کرده است. پس از دو سال، مهیار با ابراز پشیمانی به مینو بازمی‌گردد، اما مینو که هنوز قلبش درگیر اوست، نمی‌خواهد او را ببخشد.

نیما، جوانی است که سال‌ها عاشق دختری به نام بهار بوده است. بهار با نام و مشخصات جعلی ایران را ترک کرده و نیما را با دنیایی از سوالات بی‌پاسخ رها کرده است. نیما پس از جست‌وجوهای فراوان، بهار را در بیمارستان و در حالت کما می‌یابد.

مینو و نیما به‌طور اتفاقی در پارکی با هم آشنا می‌شوند؛ جایی که مینو برای استراحت و نیما برای دویدن به آنجا می‌روند. نگاه‌ها و لبخندهای آن‌ها بدون کلامی رد و بدل می‌شود، اما سرنوشت آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد... .

بخشی از متن کتاب:

«باید بیایم دست چشمانت را بگیرم و با هم برویم جایی شبیه گندم زار چهره ات دمی بنشینیم و چای بنوشیم تا حرف های شیرینت قند پهلویش شود. آن وقت به چشمانت خواهم گفت که چه پدری از من در آورده است، آن وقت شاید شرمش شود.» پیامم را که برایش می فرستم لبخند، مهر محکم لب هایم می شود. ذوق را به دندان می کشم و روی دوشم سوارش می کنم. همچون کودکی بهانه گیر روی شانه ام تابش می دهم تا خوابش بگیرد.

-بریم؟

دست نازخاتونم که روی شانه ام سنگین می شود، چرت رویاهایم پاره می شود. باید فکری به حال این قلب عاشق بکنم، وگرنه وای به حال من و این روزهایم! دیوانه می شوم و دیگر باید از پرستاری انصراف بدهم و بنشینم گوشه ی خانه، هی بنویسم و هی پاره کنم تا از میانشان شعری در وصف دیوانگی هایم در بیاید.»

«پرده‌نشین» رمانی است که با پرداختن به موضوعات عاشقانه و احساسی، می‌تواند برای علاقه‌مندان به این ژانر جذاب و خواندنی باشد. این رمان تصویری واقعی از زندگی زنان در جامعه‌ی سنتی ایران ارائه می‌دهد و به خواننده کمک می‌کند تا با مشکلات و چالش‌های آنها آشنا شود.