هیاهوی بسیار برای هیچ
ویلیام شکسپیر
کتاب «هیاهوی بسیار برای هیچ» یکی از آثار مشهور و محبوب ویلیام شکسپیر است که در سبک کمدی نوشته شده است. این نمایشنامه به نظر میرسد که در حدود سالهای 1598 تا 1599 میلادی نوشته شده باشد. داستان آن در فضایی عاشقانه و پر از سوءتفاهمها و پیچیدگیهای روابط انسانی شکل میگیرد.
این اثر شکسپیر نهتنها کمدیای رمانتیک است، بلکه در دل خود، نقدهایی به اصول اجتماعی و روابط انسانی دارد. شخصیتهای فرعی نیز نقش مهمی در پیشبرد داستان و ایجاد درام دارند. استفاده از طنز، گفتوگوهای هوشمندانه و البته تحول شخصیتها از جمله ویژگیهایی است که این اثر را از سایر آثار کمدی شکسپیر متمایز میکند.
درباره نویسنده:
ویلیام شکسپیر، شاعر و نمایشنامهنویس نامدار انگلیسی، در سال 1564 متولد و در سال 1616 درگذشت. او بهعنوان بزرگترین نویسنده زبان انگلیسی و یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان تاریخ شناخته میشود. زندگی او با ابهاماتی همراه است، اما مشخص است که در استراتفورد متولد شد، در مدرسه گرامر تحصیل کرد و در سال 1582 ازدواج نمود. پس از ازدواج، شکسپیر به لندن رفت و در تماشاخانه به عنوان بازیگر و نمایشنامهنویس فعالیت کرد. او با گروه بازیگری مردان لرد چمبرلین همکاری داشت و نمایشنامههای متعددی نوشت که با استقبال فراوان مواجه شدند.
شکسپیر آثار بینظیری در قالب نمایشنامه و شعر خلق کرد که تا به امروز مورد تحسین و مطالعه قرار میگیرند. او در 23 آوریل 1616 در 52سالگی درگذشت و در کلیسای مقدس ترینیتی به خاک سپرده شد. میراث او در ادبیات انگلیسی و جهانی به عنوان نمادی از نبوغ و خلاقیت جاودانه است.
ویژگیهای کتاب:
- طنز و کمدی
- شخصیتپردازی قوی
- سوءتفاهمها و پیچیدگیهای روابط انسانی
- ساختار متقابل عاشقانه
- نقد اجتماعی
- تأکید بر تفاوتها و هویت فردی
- پایان خوشبختانه
- موسیقی و شعر
- سرگرمکننده و آموزنده
محتوای کتاب:
«هیاهوی بسیار برای هیچ» شامل دو داستان عاشقانه کاملاً متفاوت است. در داستان اول، هرو و کلودیو در نگاه اول عاشق یکدیگر میشوند، اما یک غریبه، به نام دن جوآن، خوشبختی آنها را خراب میکند. در داستان دوم، بئاتریس و بندیکت به دلیل غرور و خصومتی که نسبت به یکدیگر دارند، از هم دور میمانند، تا اینکه دیگران تصمیم میگیرند بهعنوان کوپید (خدای عشق) عمل و این دو را به هم نزدیک کنند.
زمانی که کلودیو عاشق هرو میشود، بهترین دوستش بندیک دچار تردید و تشویش میشود. به همین دلیل، کلودیو تصمیم میگیرد تا بندیک را دست بیندازد و او را وارد دام عشق بئاتریس کند.
طرح اصلی داستان از تهمتهای رذیلانهای که درباره کلودیو و هرو مطرح میشود، ممکن است الهامگرفته از داستانهای کهنتر همچون دن تیمبرو و فنیسیا در رمان کوتاه بندلو یا داستانهای مشابه در حماسه اورلاندو فوریوزو اثر آریوستو باشد.
بخشی از متن کتاب:
«لئوناتو: سوگند به ایمانم برادرزاده، که تو هرگز نخواهی توانست شوهری برای خود بیابی، اگر این چنین با زبانت شرور باشی. آنتونیو: به راستی که در این مورد، او بی اندازه ملعون و سیتزه جو است! بئاتریس: بی اندازه ملعون و ستیزه جو، بیش از ستیزه جوی معمولی است. بدینسان، شیوه ای یافته ام تا از شدّت این ارسالی خداوند بکاهم: زیرا گفته شده است که: خداوند به گاو ستیزه جو، شاخی کوتاه می دهد. امّا برای گاوی که بیش از اندازه ستیزه جو باشد، هیچ شاخی نمی فرستد. لئوناتو: بدینسان، حال که بی اندازه ستیزه جو هستی، پس خداوند متعال هم هیچ شاخی برایت نخواهد فرستاد، چنین نیست...؟»
درمجموع، «هیاهوی بسیار برای هیچ» روایتگر دو داستان عاشقانه متفاوت است: یکی پر از سوءتفاهمها و اتهامات و دیگری مبتنی بر غرور و مشاجرات. هرو و کلودیو، و بئاتریس و بندیکت از طریق دخالت دیگران و بازیهای عاشقانه به یکدیگر علاقهمند میشوند. در پایان، با حل کشمکشها و رفع سوءتفاهمها، داستان به نتیجهای خوشایند و دلگرمکننده میرسد.