مردهی آوازخوان
فلیکس بوگارت
«مردهی آوازخوان» چهارمین جلد از مجموعهی «کارآگاه مرده» نوشتهی فلیکس بوگارت و از سری داستانهای پلیسی اسکاتلندی قرن بیستم است. این کتاب توسط پژمان طهرانیان به فارسی ترجمه شده و توسط نشر هرمس به چاپ رسیده است. مردهی آوازخوان یکی از کتابهای هیجانانگیز مجموعهی «کارآگاه مرده» است که ماجراجوییهای کارآگاهی متفاوت را روایت میکند. این داستان ترکیبی از ژانرهای پلیسی، معمایی و ماورایی است که نوجوانان را با خود همراه میکند.
این کتاب با ماجراهای پر از هیجان و اتفاقات غیرمنتظره، ذهن خواننده را درگیر خود میکند و حس کنجکاوی او را برمیانگیزد. شخصیتهای اصلی، یعنی هنک و چارلی، دوستداشتنی و باورپذیر هستند و خواننده بهراحتی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند. فضای داستان بهخوبی توصیف شده و ترکیب دنیای واقعی با دنیای مردگان، جذابیت آن را دوچندان میکند. همچنین، معمای پیچیدهی داستان باعث میشود مخاطب تا پایان کتاب همراه هنک و چارلی بماند و قدمبهقدم رازهای پنهان را کشف کند.
داستان دربارهی هنک کین، یک کارآگاه است که در دههی ۱۹۵۰ کشته شده اما هنوز هم در دنیای مردگان به دنبال کشف حقیقت است! هنک به همراه چارلی کریستین، دستیار نوجوانش، پروندههای مرموزی را حل میکند. اما این بار، ماجرا بسیار عجیبتر از همیشه است. زنی که سالها پیش مرده، بهطور غیرمنتظرهای در تلویزیون ظاهر میشود و آواز میخواند! هنک که گذشتهی عجیبی با این زن دارد، همراه با چارلی تصمیم میگیرد این معمای پیچیده را حل کند.
بخشی از متن کتاب: «همه فكر میكردند كتاب فرانكنشتاین را مری شلی بر اساس تخیلات خودش نوشته است. حتی خودش هم فكر میكرد كه خالق واقعی كتاب خودش است! اصلاً نمیدانست كه فرانكی (اسمی كه دوست داشت به آن شناخته شود.) واقعاً وجود دارد. فرانكی تصمیم داشت برود از مری شلی شكایت كند، چون خودش اصلاً قبول نداشت كه غول است. البته هرازگاهی وحشیبازی در میآورد، اما این در مواقعی بود كه بخیههای دور گردنش باز میشد!»
اگر عاشق داستانهای کارآگاهی، معمایی و پرماجرا هستید، مردهی آوازخوان میتواند شما را تا آخرین صفحه میخکوب کند!