در دنیای سینما، فیلمنامهها اغلب به عنوان طرحی اولیه برای فیلم دیده میشوند، چارچوبی خام که توسط کارگردان و عوامل دیگر به تصویر کشیده میشود. اما در این میان، فیلمنامههایی نیز وجود دارند که فراتر از این تعریف ساده عمل میکنند و به مثابه آثار ادبی ناب، ارزشی مستقل مییابند. این دسته از فیلمنامهها، حامل ظرافتها و اصالتی هستند که آنها را به تجربهای لذتبخش برای مطالعه و خوانش تبدیل میکنند.
قاعده بازی، ساختهی ژان رنوار داستانی دربارهی طبقهی مرفه فرانسه در آستانهی جنگ جهانی دوم را روایت میکند. این فیلم که بیشک بهترین اثر رنوار به حساب میآید، در میان مهمترین فیلمهای کلاسیک تاریخ سینما جای دارد.
رنوار در این فیلم با ظرافت و مهارت تمام، پرده از زندگی اشرافزادگان فرانسوی برمیدارد و با به تصویر کشیدن پوچی و تباهی زندگیشان، مخاطب را به تأمل دربارهی این طبقهی بیدرد و بیمسئولیت وا میدارد. نقد بیرحمانهی رنوار به اشرافزادگان، در زمان اکران فیلم با واکنشهای منفی بسیاری روبرو شد، به طوری که دولت فرانسه حتی دستور توقیف آن را صادر کرد. با این حال، پس از جنگ جهانی دوم، قاعده بازی مورد تحسین منتقدان و کارگردانان بزرگ جهان قرار گرفت و به عنوان یکی از شاهکارهای تاریخ سینما شناخته شد.
علاوه بر داستان گیرا و شخصیتپردازیهای قوی، سبک ساخت قاعده بازی نیز از نکات قابل توجه آن است. رنوار با ظرافت تمام، وقایع جاری در پسزمینه تصویر را به روایت داستان خود پیوند میدهد و به این ترتیب، عمق و لایههای جدیدی به آن میبخشد.
قاعده بازی بدون شک، فیلمی تأثیرگذار و ماندگار است که نه تنها در زمان خود، بلکه تا به امروز، الهامبخش فیلمسازان بسیاری در سراسر جهان بوده است.