"پیشگفتاری بر هیچ" اثر دونالد بارتلمی و ترجمهٔ مزدک بلوری، سفری است به دنیایی عجیب و غریب که از ساختارهای سنتی داستاننویسی فاصله میگیرد. بارتلمی، نویسندهای که از ابهام و پیچیدگی لذت میبرد، با داستانهایی روبرومان میکند که در آنها زمان خطی وجود ندارد، رویدادها غیرمنتظره هستند و معنا در هالهای از ابهام پنهان شده است.
دونالد بارتلمی در سال ۱۹۳۱ در فیلادلفیا به دنیا آمد. دو سال بعد خانوادهٔ او به تگزاس نقل مکان کردند، در آنجا پدر بارتلمی استاد معماری در دانشگاه هوستون شد. در همین دانشگاه بارتلمی در رشتهٔ روزنامهنگاری تحصیل کرد. او در سال ۱۹۵۳ به جنگ کره اعزام گشت و در آنجا در یک روزنامهٔ ارتشی کار میکرد. بعد از بازگشت به آمریکا تحصیلات خود را در رشتهٔ فلسفه دانشگاه هوستون ادامه داد، اما در سال ۱۹۵۷ بدون گرفتن مدرک از ادامهٔ تحصیل منصرف شد. او در سال ۱۹۶۱ اولین داستان کوتاه اش را منتشر ساخت.
این مجموعه داستان از بارتلمی، با روایتی گسسته و پراکنده، خواننده را به چالش میکشد تا قطعات پازل را در کنار هم قرار دهد و معنای داستان را خود بیابد. بارتلمی، همچون بسیاری از نویسندگان پستمدرن، به زندگی به عنوان یک واقعیت گسسته و بینظم مینگرد و تلاش میکند تا این بینظمی را در آثارش بازتاب دهد. او با استفاده از ساختارهای متفاوت و تکنیکهای پیچیده، خواننده را به این باور میرساند که جستجو برای یافتن معنا در زندگی، بیهوده است.
در داستانهای بارتلمی، خواننده با صحنههایی روبرو میشود که در نگاه اول عجیب و غیرقابل درک هستند، اما با توصیفات دقیق و رنگارنگ نویسنده، این صحنهها به تدریج در ذهن خواننده شکل میگیرند و او را به دنیای داستان میکشند. بارتلمی با این کار، خواننده را به چالش میکشد تا از قید باورهای پیشین خود رها شود و به جهان با نگاهی تازه بنگرد.
"پیشگفتاری بر هیچ" مجموعهای است از داستانهایی که شامل "صحنههایی از گریستن پدرم"، "کوه شیشهای"، "دامیر"، "زندگی شهری"، "پیشگفتاری بر هیچ"، "زمرد"، "کییرکگار بیانصاف با شلگل"، "گروهبان"، "دوستِ شبحِ اُپرا" و "قیام سرخپوستان" میشود. این کتاب برای دوستداران ادبیات پستمدرن و کسانی که به دنبال تجربههای خواندنی جدید هستند، بسیار جذاب خواهد بود.
اگر به دنبال داستانی هستید که شما را به تفکر وادار کند و از قید تعاریف سنتی از داستاننویسی رها سازد، "پیشگفتاری بر هیچ" میتواند انتخابی مناسب برای شما باشد.