فرهنگ شیطان

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ اعتراض:
یکی از بی‌شمار روشهایی که ابلهان برای از دست دادن دوستان خود انتخاب می‌کنند.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ افسردگی:
حالتی که بر اثر لطیفه‌های مجلات،مطربهای دوره‌گرد و در اثر موفقیت دیگران به انسان دست می‌دهد.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ بحث:
شیوه‌ای برای پابرجا کردن دیگران در خطا‌هایشان.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ پارتی بازی:
برای خیر و صلاح حزب،به مادربزرگ‌خودمان پست و مقام بخشیدن.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ تلفن:
یکی از اختراعات شیطان که ما را از برخی مزایای دوری از آدمهای عوضی محروم می‌کند.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ خشکه مقدس:
آدم پرهیزکاری که معتقد است باید اجازه داد مردم هرکاری خود او دوست دارد بکنند.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ جاهل:
کسی که از معلومات شما چیزی نمی‌داند و معلومات دیگری دارد شما ندارید.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ خیانت:
پاداش اعتماد.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ رمان:
داستان کوتاه پُر شاخ و برگ.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ عذرخواهی:
زمینه چینی برای خلاف بعدی.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ کافرشدن:
برداشتن گام اول در راه دیندار شدن دوباره
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
‏ خوشبختی:
احساسی خوشایند که حاصل فکر کردن به فلاکت دیگران است.

کتاب جالبیه؛ مدخلایی که آدم ذکاوت و طنزپردازی مؤلف رو تحسین کنه درش کم نیست. البته هم فضای زبانیش و هم فضای فرهنگیش دیگه قدیمی شده؛ ولی کلا این جور کتابی اگه کسی باز می شناسه به منم بگه

ترجمه از حیث کلیت مطابقت قابل قبوله - هر چند در مواردی به نظرم اشتباهه و در مواردی هم به نظرم مشکوکه. اما در مورد برابرگزینیِ مفردات، خوب عمل نکرده، دقت ندارن برابرها؛ همپوشانی هم دارن مثلا دو واژه یه چیز ترجمه شدن. اشکال دیگه اینه که مترجم به ما نمی گه چه تعداد از مدخل ها ترجمه نشدن. سوای این نقائص، در ترجمه یه طنز و شنگولی ای هست و یه ذخیره ی لغاتی که من دوستش دارم - مثلا نگاه کنید به واژه ی مست

نام کتاب به زبان اصلی The Devil’s Dictionary است. اواخر قرن نوزده و اوایل بیست در امریکا نوشته شده و واژه‌ها را طنزگونه معنی کرده است. بسیاری صفت‌های انسانی و اصطلاح‌های سیاسی و مذهبی را با ظرافت و هوشمندی معنی کرده است.

فریب دادن: به آدم‌های زودباور تجربه و رهنمون دادن

قوم و خویش: آدم‌هایی که یا شما سراغ آن‌ها را می‌گیرید یا آن‌ها سراغ شما را، بسته به اینکه پول‌دار باشند یا بی‌پول.

خشکه‌مقدس: آدم پرهیزکاری که معتقد است باید اجازه داد مردم هرکاری خود او دوست دارد بکنند.

رقیب: شخص پست‌فطرتی را گویند که خواهان همان چیزی است که ما می‌خواهیم.

سودآور: عمده‌دزدی و خرده‌فروشی.

کتاب به صورت دوزبانه است و ترجمه شوخ‌وشنگ و باذوقی دارد.

«واقعیت: رویاهای یک فیلسوف دیوانه. چیزی که پس از بخارشدن یک شبح در دیگ باقی می‌ماند. هسته‌ی یک خلاء»

قسمتی از مقدّمه:

" مثلاً در ایران برای نام بردن از سیاست‌مداری که تمیز و خوش لباس است از واژه‌ی لیبرال استفاده می‌شود و به کسی که اخم می‌کند متدین می‌گویند. در ایران به کسی مرفّه می‌گویند که باسواد باشد و ضمناً از دولت هم زیاد خوشش نیاید و به کسی مستضعف می‌گویند که از کلیه‌ی مواضع دولت حمایت می‌کند."

چنتا کلمه از این دایره المعارف:

دندانپزشک: شعبده بازی که فلزی را به دهان شخصی فرو می‌برد، بعد از جیب خودش سکه بیرون می‌آورد.

حق ویژه: امتیازات یک حاکم برای انجام هر کار غلطی که دلش می‌خواهد انجام دهد.

عابر پیاده: بخش متحرک و صدادار یک خیابان ماشین رو.

فلاکت: نوعی بیماری که در اثر عیب و ایراد گرفتن به دوستان ثروتمند بر آدم عارض می‌شود.

کتاب مانند یک دیکشنری است که تعریفِ برخی از لغات را به زبان طنز نوشته است
‎هر چند بعضی از تعریف هایش معمولی بودند اما در مجموع خوب بود

خوب و دوست داشتنی بود و کلی خبیثانه!!!

"یکی در خواب شیطان را دید، ریشش را گرفتکه دشمن بشری و مایه‌ی هرشر. بیدار شد؛ ریش خودش در دستش بود "

این کتاب تشکیل شده از کلی کلمه با تعریف شیطانی ، و البته واقعی.

"تولد: اولین و هولناک‌ترین بدبیاری"
"خوراکی: آنچه لذیذ و گواراست مثل کرم برای وزغ ، وزغ برای مار، مار برای خوک، خوک برای انسان و انسان برای کرم"
"دور از انتظار: به دست آوردن چتری که به امانت داده‌ایم."
"فاصله: تنها چیزی که ثروتمندان دوست دارند فقرا از آنها بگیرند و آن را حفظ کنند."
"مرز: در سیاست به خطی فرضی گفته می‌شود که بین دو ملت کشیده شده تا حقوق فرضی یکی را از حقوق فرضی دیگری جدا کند."

شبیه این جملات نقض رو تو صفحات اینستاگرام خارجی و داخلی میتونیم ببینیم ، ولی خب این کتاب رو مجزا از اون صفحه‌ها بدونید .

سوالی که برای من پیش میاد اینه که مترجم " رضی هیرمندی" چرا بر اساس حروف الفبا این فرهنگ‌نامه رو دسته بندی کرده و چرا طبق اصل کتاب منتشر نشده ؟!

خواندنش را به همه توصیه می کنم!

نوامبر: یازده دوازدهم یک دلزدگی

اسمش برای اینکه بهش یه ناخونکی بزنی کافیه!